ببری خان ♦️ از جمله داستان های مشهور و جذاب عصر ناصرالدین شاه داستان گربه ای اشرافی موسوم به ببری خان است. ♦️می‌گویند روزی که ناصرالدین شاه سخت بیمار بوده و تب تندی داشته این گربه تازه زایمان کرده مشغول جا به جایی بچه‌هایش بوده و در حالی که یکی از بچه ها را به دندان داشته از کنار بستر شاه می گذشته که سرگردان و بلاتکلیف یک دور؛ دور بستر می چرخد و پایین پای شاه می‌ایستد. ♦️ یکی از خانباجی ها از راه چاپلوسی و خودشیرینی این رویداد را نشانه بهبودی شاه شناخته و از قضا سپیده دم فردا تب شاه بهتر می شود. از آن پس گربه می شود محبوب و مقرب درگاه.. البته داستان دیگری ورود این گربه را به قصر مربوط به ملیجک می داند.. ♦️ طوری که مشهور است، این گربه در نزد شاه جایگاه ویژه ای داشته و حتی احترامش‌ بر وزرا و شاهزاده ها واجب بوده.. ♦️اعتماد السلطنه ماجرای ترور ببری خان را اینگونه شرح می دهد که روز با معمار باشی نزد شاه بوده که یکی از فراشان تن رنجور ببری خان را به محضر شاه می آورد شاه از فرط غم و عصبانیت لگدی حواله اعتماد السلطنه کرده و ریش معمارباشی را می کند. ♦️البته ببری خان از این سو قصد جان سالم در می برد و معلوم می شود شخص حسودی موشی را به سم آغشته و در سر راه ببری خان قرار داده تا از شر او خلاص شود. ♦️خلاصه اینکه حتی اگر قدری از این وقایع هم راست باشد به خوبی می تواند اوضاع اسفناک کشور در دوران قاجار را نمایان سازد.. 🆔 @mohaverat1