بررسی مواضع اصلاح طلبان ، مدافعان سینه چاک «مهسا امینی» !!
*چای کمرنگ در قهوه خانه اصلاحات!(یادداشت روز)*
1- می گویند در دوران طاغوت شخصی وارد قهوه خانه ای شد و از قهوه چی پرسید؛ حشیش دارید؟ قهوه چی پاسخ مثبت داد و مشتری گفت یک بست بیار! بعد پرسید تریاک و شیره چی؟ باز هم پاسخ مثبت بود و از هرکدام یک نخود بالا انداخت! پرسید؛ توی دَم و دستگاهت هروئین هم پیدا میشه؟ قهوه چی گفت؛ داریم! بعد، کوکائین و ... همه را که مصرف کرد، به قهوه چی گفت؛ داداش! قربون دستت حالا یک استکان چای بیار ولی کمرنگ باشه! قهوه چی با تعجب پرسید؛ شما و چای کمرنگ؟! و یارو با صدای بلند که همه بشنوند گفت؛ خُب برای اینکه چای پر رنگ برای قلب ضرر داره!
2- شاید باور نکنید ولی با اسناد و شواهدی که ارائه می شود کمترین تردیدی باقی نمی ماند که مدعیان اصلاحات نظیر محمد خاتمی، جهانگیری، عبدالله نوری، جبهه اصلاحات، حزب اتحاد ملت، حزب کارگزاران و یک مشت آدم ها و گروه های دم دستی دیگر ، نه فقط از فوت خانم مهسا امینی متأسف نیستند بلکه از این اتفاق ناگوار خشنود و خوشحال نیز هستند و این رخداد تاسف آور را فرصتی برای خالی کردن عقده های فرو خورده خود از پیروزی های چشمگیر اسلام و انقلاب و مخصوصاً حماسه بی نظیر راهپیمایی اربعین تلقی می کنند.
نگاهی -هرچند گذرا- به کارنامه این طیف به وضوح نشان می دهد که ابراز تاسف آنها از فوت خانم مهسا امینی نمی تواند با هویت برملا شده آنها همخوانی داشته باشد! و به ماجرای همان شخصی شبیه است که به استفاده از انواع مواد مخدر آلوده بود و در همان حال برای فریب دیگران ادعا می کرد که برای سلامت قلب حتی از نوشیدن چای پُر رنگ هم خود داری می کند! تعجب نکنید. بخوانید!
3- اسناد ارائه شده از سوی مسئولان و مخصوصاً فیلمی که از محل وقوع حادثه منتشر شده است کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که فوت خانم مهسا امینی بر اثر سکته قلبی بوده است اتفاقی که در هر جای دیگری نیز احتمال وقوع آن وجود داشته و نمی تواند کمترین ربطی به نیروی انتظامی داشته باشد و برخلاف آنچه که طیف مورد اشاره ادعا می کنند، ضرب و شتم و یا هیچ برخورد فیزیکی دیگری در میان نبوده است. پزشک قانونی نیز تاکید کرده است که هیچ آثاری از ضرب و شتم در پیکر متوفی وجود ندارد. با این حال مسئولان ذی ربط اعلام کرده اند که به تحقیقات خود ادامه خواهند داد. اکنون سؤال این است که کدام انسان برخوردار از اندک شعور و یا کمترین احساس مسئولیت به خود اجازه می دهد که از ماجرای تأسف آور یاد شده با عنوان « قتل »! یاد کرده و این ادعای دروغ را با هدف حمله به نظام و نیروی انتظامی در بوق و کرنا کند؟!
4- مدعیان اصلاحات در جریان فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88، قتل مشکوک ندا آقا سلطان را نیز به نظام نسبت دادند و حال آن که فیلم منتشر شده از آن ماجرا به وضوح نشان می داد که از دقایقی قبل از اصابت گلوله به خانم آقا سلطان، دوربین روی چهره او زوم شده بود! و حکایت از آن داشت که فیلمبردار از قبل منتظر وقوع حادثه بوده است! شبکه بی بی سی یک بار این فیلم را پخش کرد و بعد از آن که در کیهان به این نکته مشکوک اشاره کردیم از پخش مجدد آن خود داری کرد و حتی با اصرار کیهان برای پخش مجدد آن فیلم هم حاضر به پخش آن نشد!
5- همین طیف در همان جریان فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 از دختر خانمی نام بردند که در آشوب های خیابانی به قتل رسیده است و برای او مجلس ختم هم برگزار کردند. چند روز بعد آن دختر خانم با اعلام تنفر از اصلاحاتچی ها اعلام کرد که خبر قتل او دروغ بوده است و از خاتمی و موسوی ابراز انزجار کرد ولی نه ملاقات کننده با جرج سوروس صهیونیست و نه موسوی عضو تشکیلات فراماسونری لام تا کام پاسخی ندادند!
6- مدعیان اصلاحات با بوق و کرنا اعلام کردند که دختری بنام « ترانه موسوی توسط نیروهای به اصطلاح لباس شخصی دستگیر، و بعد از تجاوز و شکنجه به قتل رسیده است » ! اما تحقیقات برای یافتن فردی با این نام به نتیجه ای نرسید و نام چند خانم با همین نام به دست آمد که همگی به زندگی عادی خود ادامه می دادند!
7- «سعیده پورآقایی» ، یکی دیگر از قربانیان پروژه کشته سازی مدعیان اصلاحات بود که ادعا شده بود پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده شده و در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است! اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود شناسایی و به خانواده اش تحویل داده شد. او در گفت و گو با رسانه ملی ماجرای فرار خود و تلاش برخی برای سوءاستفاده از او را این گونه روایت کرد: «روز 13 تیر از خانه بیرون رفتم. چون در قفل بود و مادرم ممانعت می کرد از تراس پریدم و پایم شکست، وقتی رفتم بیرون خیلی حالم بد بود و بدنم زخمی شده بود. من را به بیمارستان بردند و از من پرستاری کردند. در این مدت یک بار یکی از افراد به من گفت که عکس من را به عنوان کسی که در تظاهرات کشته شده در سایت ها زده ان