متن شماره (۲۸)
ادامه متن ۲۲
❇ *سیر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم*
مرحله بعد از سخنان درباره ی گذشته سراسر انحطاط مردم بود ، که با یادآوری آن زمینه برای قدر شناسی از زحمات پیامبر و امیر المومنین علی علیه السلام آماده می شد . حضرت این مهم را به قدری با ظرافت و لطافت ادبی بیان فرمودند که مردم از عمق جان آماده شنیدن مرحله بعدی سخن در عظمت رسالت محمدی شدند و این باره چنین فرمودند :
*او رسالت الهی خود را به انجام رسانید و امور باعث عذاب پروردگار را اظهار نمود ، و از راه و روش مشرکان دوری گرداند ، و از سنت جاهلی آنان اعراض نمود.کمر آنان را در راه رسالتش شکست ، و گلوی آنان را فشرد ، و مردم را با حکمت و در پند نیکو به راه خدا دعوت نمود .*
*بُت ها را شکست و سرهای گردنکشان را به خاک افکند ، تا آنکه اجتماع آن را از هم پاشید و آنان را از صحنه پشت نمود و نور صبح هدایت ظلمت شرک را از هم پاشید و آنان از صحنه پشت نمودند و نور صبح هدایت ظلمت شرک را شکافت و پرده از حق برداشت . زعیم دینی گوینده شد ، و آتش کفر خاموش گردید، و زبان شیاطین لال شد و پَست فطرتان منافق هلاک شدند ، و گرههای کفر و خلاف از هم گشوده شد، و شما به عدهای از پاکان که عفیف بودند به کلمه اخلاص تکلم نمودید .شما بر لبه پرتگاه آتش قرار داشتید که پیامبر الهی شما را نجات داد . شما کسانی بودید که بُتان را پرستش می کردید ، و قمار بازی می کردید .*
در اینجا شدت بی ارزشی آن را در مقایسه با سایر ملل عصر خود بیان فرمودند ، که همچون جرعه ای بودند که نوشنده ای بنوشد و در نظرش ارزشی نداشته باشد ، و چنان بی قدرت که طمعکاری هوس حمله با آنان را نداشته باشد داشته باشد ، و چنان ناپایدار همچون آتش گیره ای که برای روشن کردن آتش به کار گیرند و زود خاموش شود . زیر قدمهای دیگران قرار گیرد داشتند و هر لحظه از حمله ناگهانی آن وحشت داشتند.
📕📚📖 منبع ، رجوع شود به متن شماره ۲۰