اشک جاری مخلوقات در عزای سیدالشهداء (عليه السلام) اگر به دیده بصیرت نظر کنی برتو معلوم می شود که اندوه این مصیبت در هر موجودی ساری و اشک حسرت از دیده هر مخلوقی جاری است. شيخ بهاء الدين محمّد از والد خود نقل کرده که در عصر ما در مسجد کوفه درّی سرخ رنگ یافته شد که در آن این شعر نوشته بود به هیئتی که معلوم بود که از عمل آدمیان نبود انا در من السماء نثروني يوم تزويج والد السبطين كنت أصفي من اللجين بياضاً صبغتني دماء نحر الحسين یعنی من دری ام که در روز تزویج فاطمه مرا نثار کردند. از نقره سفیدتر و صاف تر بودم لیکن خون حلقوم حسین مرا سرخ رنگ کرده منقولاً من كتاب محرق القلوب # الأربعين دیدن همه ۲ نظر c574 قال الشيخ الجليل محمد مهدي الحائري لقد وجد في زمان والد الشيخ البهائي دُرَّةٌ ( وفي مصدر آخر «حجر أحمر» ( في ظهر الكوفة، مكتوب عليها هذان البيتان - وتنسب إلى مولاتنا الزهراء عليها السلام : أنا دُرّ مِن السَّماءِ نَتَرُوني [...]