#اسارت
🩸
سوارشدن بر روی شتران لاغر و بیجهاز، چه بلایی بر سر انسان میآورد؟!
بالاتّفاق، در تمامی منابع و مقاتل آمده است که
اهل و عیال سیدالشهداء علیهالسلام را از کوفه تا شام،
بر شتران بیجهاز و لاغراندام، سوار کردند و با وضعی که زبان، توان گفتن آن را ندارد، آن مخدّرات بیپناه را تا به شام بُردند.
🔖 اما برای آنکه ذرّهای از عظمت این مصیبت (
سوارشدن و طیّمسیر بر روی شتر لاغر و بیجهاز) دانسته شود، به جاست که به این «
گزارش تاریخی» در مورد سوارکردن جناب «
ابوذر» بر روی
شتر بیجهاز و لاغراندام، اشارهای کرده باشیم:
📜 ... معاويه دستور داد
ابوذر را حبس کنند و خطر باقى ماندن او را در
شام به عثمان خبر داد، عثمان دستور داد او را بر
مرکب خشن و بدون جهاز، سوار کنند و شب و روز برانند تا سخت شکنجه ببيند و همين گونه کردند،
🗒
حَتَّی قَدِمَ بِهِ اَلْمَدِینَةَ وَ قَدْ سَقَطَ لَحْمُ فَخِذَیْهِ مِنَ الْجَهْدِ.
▪️هنگامى که ابوذر به مدينه رسيد، پاهایش کاملاً مجروح و خشک شده بود.
📚شرح نهجالبلاغه،ابن ابی الحدید، ج۸ ص۲۵۸
🖇 برای همین، وقتی که در
شام «منهال»، امام سجاد علیهالسّلام دید، حال آن حضرت را اینگونه نقل کرد:
📋
رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه،
▪️دو پاى مباركش مانند دو چوبه نِىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و زردی، در چهره مبارکش نمایان بود!
📚انوارالنعمانیه ج۳ ص۲۵۲
📚معالی السبطین ج۲ ص۱۶۸
✍ هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقهی عریان شدم حسین
من که به روی چشم علمدار، جامْ بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچهی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام بود
@Maghaatel