🔖🔖فیش روضه 🔰مجلس اول روضه خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🔸السلام علیک یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول شب شهادت بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرا است دلها رو روانه کنیم کنار بستر بیماری زهرا ... به التماس نگاه یتیمهای خودت به دستهای کریمانه ی دعای خودت زبان حال علی امشب کنار بستر زهرا چیه؟ بیا دوباره دعاکن ولی برای خودت برای پهلو و بازو و دست و پای خودت فقط برای نرفتن دعا کنی؛ باشد؟ برای بی کسی من دعا کنی؛ باشد؟ آخه وقتی هم دعا می کرد دعاش به دل علی آتش می زد صدا می زد یا الهی عجل وفاتی سریعا خدایا مگه مادرم چند سال داره داره آرزوی رفتن می کنه همینکه دیدمت از صبح بهتری امروز ... دیدی مریضی که خیلی حالش بد باشه خیلیا اون لحظه های آخر روز آخر حالشون بهتر می شه وصیت هاشون رو میکنن دیگه حالشون بد میشه رفتنی میشن زهرا هم گویا اینگونه بود روزای آخر حالش بهتر شد همینکه دیدمت از صبح بهتری امروز به سفره نان خودت را می آوری امروز دوباره دست به پهلو نمی بری امروز نگو به فکر جدایی ز حیدری امروز صدا زد لحظات آخر علی جان ما عهدتنی کاذبة و لا خائنه هیچ وقت به تو دروغ نگفتم و لا خالفتک منذ عاشرتنی هیچ وقت با تو مخالفت نکردم یعنی می خواد لحظات آخر نمره قبول رو از امامش از همسر مهربانش بگیره یعنی علی دیگه منو حلال کن خدا نگهدار صدا زد زهرا جان معاذ الله پناه بر خدا تو با تقوا تر از اونی که من تو رو تو توبیخت کنم به تعبیر من چرا من تو رو حلال کنم تو باید منو حلال کنی زهرا! تو بار رفتن بستی, علی حلال کند؟! تو بین بستر هستی, علی حلال کند؟! تو بین شعله نشستی, علی حلال کند؟! تو بین کوچه شکستی, علی حلال کند؟! امشب چه خبر بود کنار بستر زهرا؟ آمد کنار بستر زهرا علی نشست آهی کشید و آینه اش را نگاه کرد خورشید آسمان ولایت ستاره ریخت تا خود نظر به هاله اطراف ماه کرد یه زبان حالی داره علی گفت آن سیاه دل که به تو راه را گرفت روی تو نه که روی علی را سیاه کرد یا زهرا علی غمخوار نداره دیگه طرفدار نداره همه با خنده میگن علی دیگه یار نداره منو تنها نذاری روی دلم پا نذاری میون اینهمه دشمن یار تو جا نذاری بارها صدا میزد یعافیک الله و یبقیک هی علی می گفت زهرا جان انشالله حالت بهتر بشه خدا تو رو برای علی نگهداره اما زهرا یه جوابی می داد دل علی رو آتش می زد صدا می زد یا بالحسن ما اسرع اللحاق بالله علی دیگه زوده از هم جدا شیم نمی دونم این جمله با دل علی چه میکرد؟ لذا لحظه آخر کنار قبر زهرا صدا زد و کل الذی دون الفراق قلیل یعنی زهراجان هیچ مصیبتی در دنیا بالاتر از فراق من از تو نیست اما حرف آخر شاید میومدن خدمت امام صادق علیه السلام عرضه می داشتن آقاجان سبب شهادت مادر شما چی بود؟ گویا می دونستن یکی دو تا نبود ضربه ها که بر بدن زهرا وارد شد آیا بین در و دیوار بود؟ آیا توی کوچه بود؟ فرمود علت وفات ضربه ای بود که با غلاف شمشیر... اما شب شهادت مادرش [تو مجل روضه مادرش] نمی شه دلها رو روانه نکنیم کربلا عرضه بداریم علی جان مثل فردایی تا خبر زهرا رو برات آوردن میگن تا خبر رو شنید همون علی که تو هیچ جنگی زانوش نلرزیده بود زمین نخورده بود تا خبر زهرا رو شنید غش کرد فسقط علی وجهه و رش علیه الماء آب پاشیدن علی رو به هوش آوردن تا به هوش آمد دیدن داره میگه بمن العزاء یا بنت محمد زهرا دیگه بعد از تو با چی دلمو خوش کنم ؟ عرضه بداریم علی جان خبر زهرا رو شنیدی غش کردی اما دلها بسوزه برای دختر غریبت زینب یه وقت دید زمین کربلا داره میلرزه صدای تکبیر لشگر بلند شده پرده خیمه رو کنار بزنه ببینه سری به نیزه بلند است در کنار زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب 📎https://eitaa.com/mohtavayetablighJameaAlZahra