2⃣0⃣ کتابخوانی  شيطان هميشه روي «وَهْم» شما كار مي كند، «هيچي» را «چيز» مي كند، «چيز» را «هيچي» مي كند. مي گويد: اگر با يك آدم زنده دونفري در غسالخانه تا نصف شب بنشينيم صحبت كنيم قابل تحمل است، ولي اگر نصف شب مُرده كنار من در غسالخانه زنده شود، من مي ميرم، در حالي كه اگر مرده زنده شود، تازه مي شود مثل حالت اول كه برايت قابل تحمل بود كه با يك آدم ديگر در غسالخانه بنشيني و صحبت كني. ولي «وَهْم» گوشش به اين حرف هاي منطقي بدهكار نيست. «وَهْم» اگر در روح ما ميدان گرفت كار ما را عملاً به جايي مي رساند كه خواهيم گفت: از خدا كاري نمي آيد، اما از حقوق آخر ماه كار مي آيد. مي گويد: اگر حقوقم را ندهند بدبخت مي شوم. يعني چه بدون حقوق بدبخت مي شوي؟ يعني آدم «هيچي» را «چيز» مي گيرد، «چيز» را «هيچي» مي گيرد. مي خواهند روزه بگيريد تا شما اين بُعد دروغ ساز را، خلع قدرت كنيد، و شيطان نتواند ديگر از طريق «وَهْم» شما را به بيراهه بكشاند. در روايت از رسول خدا(ص) داريم: «اِنَّ الشَّيْطانَ لَيَجْرِي مِنْ بَنِي آدَمَ مَجْرَي الدَّمِ فَضَيِّقُوا مَجارِيَهُ باِلْـجُوعِ.»(9) يعني شيطان مثل خونِ در بدن شما، در روح شما جاري مي شود، از طريق گرسنگي جاي او را تنگ كنيد. همچنان كه حضرت مي فرمايند: « اَلصَّومُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ »(10) يعني روزه موجب سياه رويي شيطان است و ديگر نمي تواند انسان را تحت تأثير قرار دهد. 🌿🌿روزه مي خواهد به تو بگويد كه «وَهم» را بكُش، اين بهترين نتيجة روزه است. آدم مي گويد اگر غذا نخورم مي ميرم. آقا! اين گوي و اين ميدان، آرام آرام شروع كن، شايد ابتدا، باورت نيايد، وسط ماه رمضان به خودت ثابت كن كه اين طور نيست كه غذا و شكمِ پر، موجب سلامت و قدرت ما باشد. 🌿🌿در شرح حال پيغمبر(ص) داريم كه: آن قدر گرسنگي مي كشيدند كه روي شكمشان سنگ مي گذاشتند و شال روي آن مي بستند كه به معده شان فشار نيايد. چون اگر معده خالي باشد گرسنگي به معده مقداري فشار مي آورد، اگر جدار معده به همديگر نزديك بشود، و به هم بچسبد فشار گرسنگي كم مي شود. 🌿🌿آن وقت حضرت اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايند: وقتي عرصة جنگ سخت مي شد به پيامبر(ص) پناه مي برديم. يعني اين هم قدرت آن پيامبري كه خود را بيشتر وقت ها گرسنه نگه مي داشت. 🌿🌿در همين نهج البلاغه هست كه پيامبر(ص) وقتي در جنگ مي خروشيدند، هيچ كس جرأت نمي كرد در چشم هاي حضرت نگاه كند، از شدت عظمت و خشونت و ابّهت. حتماً شنيده ايد؛ در جنگ حُنين، تك و تنها ايستادند در حالي كه همه فرار كردند. باز داريم كه امام حسن(ع) و امام حسين(ع) با آن عظمت، وقتي بچه بودند دلشان براي پدرشان يعني حضرت اميرالمؤمنين(ع) سوخت، نكند پدرشان مريض بشود كه اين قدر كم غذا مي خورد، درِ كيسة آرد پدرشان را باز كردند و مقداري روغن را با آردها قاطي كردند كه آردها روغني بشود تا بعداً كه نان براي پدرشان مي پزند يك كمي هم حضرت روغن خورده باشند، حضرت اعتراض كردند كه اين چه كاري بود كرديد؟    ‍🔸🔸استاد طاهر زاده   ┈┄┅═✾•••✾═┅ https://eitaa.com/mohtavayetablighJameaAlZahra