˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
با سنگ هر گناه پرم را شکسته‌ام آه ای خدا! کمرم را شکسته‌ام...
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس پل‌های امن پشت سرم را شکسته‌ام من دانه دانه اشک خودم را فروختم نرخِ طلایی گهرم راشکسته‌ام