به نام آن‌که باقی تا همیشه‌ست... سلام باورکردنی نیست😔 ده، یازده سال پیش که شعر رو تازه شروع کرده بودم، توی یه سایتی لینک ورود به یه گروه واتس‌آپ به نام "کارگاه شعر" رو دیدم. به صاحب گروه پیام دادم و وارد گروه شدم. هیچ‌کس رو نمی‌شناختم، ولی تشنه یادگیری بودم و شاید فعال‌ترین عضو اون گروه. استاد _که خدایش به سلامت دارد_ توی اون گروه وقت میذاشت و با بزرگواری تمام، علاوه بر فوت و فن شعر و شاعری باب رفاقت رو هم بین ما باز می‌کرد. اون روزا همه‌مون خیلی از حال هم خبر داشتیم، ولی کم‌کم فاصله‌های دنیایی بین‌مون زیاد شد و دیگه کم‌تر از حال همدیگه خبر گرفتیم. البته گلایه‌ای ندارم چون می‌دونم راه و رسم دنیا همینه. ولی حالا روز به روز خبر رفتن رفیق‌هامون که می‌رسه، تلنگری میشه تا بدونیم که چقد فرصت دنیا محدوده. اون گروه سال‌هاست که دیگه نیست و شاید خیلی از آدماش از حال هم خبر ندارن، اما هنوزم داره به ما درس میده که قدر زندگی رو بیشتر بدونیم. آقا که البته ما اونجا به اسم صدرا می‌شناختیمش، بعد از دومین نفره که از جمع ما رفت و دیدارمون رو انداخت به قیامت. روح هردوشون شاد و خوشحالم که تا بودن در حد وسع خودم از رفاقت‌شون بهره بردم. آقاصدرا ناراحتم که از پیش ما رفتی داداش، ولی خوشحالم که به آرزوت رسیدی و رفتی تو بغل اربابت. التماس دعا رفیق بامعرفت🌹 ........................ یک روز در عزای تو از دست می‌روم درپای روضه‌های تو از دست می‌روم یا در میان تکیه و یا در حسینیه یا شهر کربلای تو از دست می‌روم @Mojtaba_khorsandi