💠در قصه آستانه تحمل ما دو وضعیت داریم : 🌀 آستانه تحمل به خاطر نوع رفتار یا نوع عادت پایین است ،چون فرد یا تمرین نکرده است یا برای خودش برنامه‌ای نداشته ویا فکر و رشد آستانه تحمل را نداشته . چنین فردی بلد نیست درست رفتار کند و حداقل و حداکثرهایی دارد . مقاومت‌هایی که در برابر محرک‌ها برای خودش ساخته یا نساخته طبیعی است . چون همه آدم ها آستانه تحملشان یکی نیست . 🌀 آستانه تحملشان خیلی ضعیف و پایین و داغون است . افرادی که دارای آستانه تحمل بسیار پایین و پر واکنش هستند دو ویژگی دارند : 🍂سریع تحریک می‌شود 🍂و وقتی تحریک می‌شوند دیگر مدیریت رفتار در اختیارشان نیست و یک آستانه تحمل خیلی پر حجم نامتعادلی از خود نشان می‌دهند . اطرافیانشان امنیت ندارند و این حالت اختلال پرخاشگری انفجاری است که احتیاج به درمان دارویی دارد . حتی وقتی از حالت پرخاشگری خارج می‌شود دچار شرمندگی شدید می‌شوند . مثلاً گاهاً به خاطر یک محرک ساده و یک عکس العمل و واکنش سریع باعث مرگ طرف مقابل می‌شوند یک عمر پشیمانی برای خود به وجود می‌آورند. البته شاید رفتار این فرد باعث مرگ طرف مقابل نشود ، ولی باعث مرگ عاطفه ، مرگ آرامش ، مرگ رضایت ، مرگ بهره‌بندی از زندگی ، مرگ خدمات رسیدگی و تامین می‌شود و علتش تنها این است که به خاطر آستانه تحمل پایین بد عمل کرده است.سؤالاگر من آستانه تحمل پایینی دارم چگونه آن را بالا ببرم و وارد طیف طبیعی بین حداقل و حداکثر بشوم و اطرافیانم از همراهی من احساس بهره و رضایت داشته باشند؟ ما باید بدانیم هر کسی که در زندگی موفق و فرد مطرحی است از اول این گونه نبوده بلکه با تمرین و ممارست به این جایگاه رسیده است . همچنین ظرف روانی را افزایش دهیم . ظرفیت روانی در اولیا خدا میل به بی‌نهایت دارد. به خاطر همین است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با وجود آن همه هجمه و آزاری که به او وارد کردند رحمة للعالمین بود و تحریکی از محرک‌ها نمی‌گرفت انک علی خلق عظیم اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز در کربلا با اینکه از دشمنان اذیت و آزار زیادی دید ولی باز هم دنبال هدایت و دعوت آنها بود و برای آمدن آنها به سوی حق التماسشان می‌کرد. حضرت زینب سلام الله علیها با وجود این همه بلاهای عظیم و داغ هایی که بر او وارد شد باز نماز شبش را ترک نکرد، خطبه هم خواند ، هدایت هم کرد و به دشمن پیام می‌دهد، کاروان اسرا را سامان می‌دهد ، انقلاب حسین علیه السلام را برای هستی منتشر می‌کند و این گونه زینب کبری می‌شود . پس چرا منی که ادعای مسلمانی دارم وقتی از دوستان و اطرافیانم کوچکترین کاستی می‌بینم دنبال هدایت و تشویقشان نمی‌روم و سریع واکنش می‌دهم . 🤔چه کار کنیم ظرفیت روانی‌مان افزایش پیدا کند؟ ✅دفاع نکنیم ✅محرک‌ها را بشناسیم ✅مقابله کنیم ✅تمرین تکرار ممارست داشته باشیم ✅در زمان تحریک عکس‌العمل درست انجام دهیم ✅دفاع نکنیم کسانی که از ظرفیت روانی پایینشان دفاع می‌کنند هیچ وقت نمی‌توانند ظرفیت روانی‌شان را گسترش بدهند چون همیشه طرف مقابل را مقصر می‌دانند و می‌گویند من همینم تو اشکال داری مثلاً وقتی فرزندمان ظرفی را شکست دنبال این نباشیم چه چیز را شکستی؟ چرا شکستی ؟ بلکه باید ❣ دنبال این باشیم فرزندمان آسیب نبیند و به او حس آرامش بدهیم و به او اطمینان بدهیم که این اتفاق ممکن بود برای ما هم بی افتد. ❣ همچنین به او نگوییم چقدر گفتم این کار را نکن . بلکه بدانیم بچه قصد شکستن ظرف را نداشته است . و همان برخوردی را با بچه بکنیم که اگر خودمان ظرف را می‌شکستیم انجام می دادیم . به جای آنکه به او بگوییم کور بودی ؟ بگوییم اشکال ندارد قضا بلا بوده است . ❣ به او یاد بدهیم اگر در بازی شیشه‌ای شکست او مقصر نیست بلکه او حق دارد بازی کند. ❣ باید در این حین دنبال تربیت او هم باشیم و بچه بداند در حین بازی چگونه مراقب اشیاء اطرافش باشد و آسیبی به آنها نزند . مثلاً اگر الان چیزی شکست برای بعد مراقب شکستنی‌های محیط باشد. ❣ در قالب بازی به او بفهمانیم از وسایل قبل از خراب شدنشان استفاده کنیم . این گونه فرزندمان در بزرگسالی متوجه می‌شود ، داد زدن و هیجان نوجوانی گذرا است . پس باید قدر لحظات را بدانند و درست رفتار کنند . 🔆 اگر موارد گفته شده را رعایت کردیم فرزندمان حس انس و الفت با ما می‌گیرد و از این ماجرا بدون ترس و اضطراب رد می‌شود و موقع بازی اطرافش را با درایت و بصیرت بیشتری می‌بیند و همچنین در بزرگسالی دنبال منهدم کردن احساسات و عواطف دیگران نیست بلکه اهل رعایت می‌شود . ما با رعایت این روش‌ها باعث رشد فرزندمان می‌شویم. باید بدانیم به خاطر مشکل خودمان خانواده را شکنجه نکنیم بلکه با تکرار و تمرین دنبال اصلاح خودمان باشیم و ظرفیت روانی‌مان را بالا ببریم . •••·····~🍃♥️🍃~·····•••    °☆@mojzendegi ☆° •••·····~🍃♥️🍃~·····•••