بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم »»» آیه ی روز : ** وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا طلاق - ٣ و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است! ** نکته ها: مراد از رسیدن اجل «بلغن اجلهنّ»، رسیدن به اواخر مدّت عدّه است نه پایان آن، زیرا اگر مدّت عدّه پایان یافت، امساك و نگهدارى زن حرام است.(15) در قرآن، سى و هشت مرتبه كلمه معروف به كار رفته كه پانزده مرتبه آن مربوط به خانواده و همسردارى است، یعنى شیوه برخورد زن و مرد در زندگى باید شایسته و پسندیده باشد. گواهى دو شاهد عادل بر طلاق، منافعى دارد. از جمله آن كه دو شاهد عادل، به خاطر عدالت و محبوبیتى كه دارند، به طور طبیعى با موعظه سعى مى كنند به جاى طلاق، طرفین را به آشتى ترغیب كنند. پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «انّى لأعلم آیة لو اخذ بها النّاس لكفتهم» من آیه اى را مى شناسم كه اگر مردم به آن عمل كنند، تمام مشكلاتشان حل مى شود و سپس آیه «و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً» را تلاوت فرمودند.(16) در روایات مى خوانیم: هنگامى كه آیه 3 نازل شد، جمعى از یاران پیامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزى ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نیازى نیست. پیامبرصلى الله علیه وآله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمى شود. «انّه من فعل ذلك لا یستجاب له»(17) در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «من حیث لا یحتسب»(18) آمده است و هم قهر الهى. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»(19) یعنى گاهى مهر و قهر الهى غیر منتظره و به شكلى كه گمان نمى رود به انسان مى رسد. أثر تقوا فقط در آخرت نیست. امام صادق علیه السلام در مورد جمله، «من حیث لا یحتسب» فرمود: این گشایش روزى، براى تقوا پیشه گان در دنیاست.(20) ----- 15) تفسیر المیزان. 16) تفسیر مجمع البیان. 17) تفسیر نور الثقلین. 18) طلاق، 3. 19) حشر، 2. 20) تفسیر نور الثقلین. ** پیام ها: - زمان بندى احكام دینى، باید به دقت مراعات شود. (هم آغاز زمان عدّه: «فطلقوهنّ لعدتهنّ» و هم پایان آن: «اذا بلغن اجلهن» ذكر شده است.) - كارها باید از ابتدا داراى برنامه و زمان مشخص باشند. «اجلهنّ» - هم ادامه زندگى باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایى و طلاق. «امسكوهنّ بمعروف او فارقوهنّ بمعروف» - رفتار شایسته چه در حال صلح و آشتى و چه در حال قهر و جدایى، از حقوق همسر است. «امسكوهنّ بمعروف...» - نگاه دارى همسر، مقدّم بر جدایى است. ابتدا فرمود: «امسكوهنّ» و سپس «فارقوهنّ» - آیین همسردارى یا طلاق باید مورد پذیرش شرع و پسند عقل باشد. «بمعروف» - به دلیل ضعف جسمى و نارسایى، آداب و رسوم اجتماعى و تاریخى، حقوق زنان بیشتر پایمال شده و مى شود. لذا بیشترین خطاب هاى قرآن در مورد مراعات حقوق به مردان است. «امسكوهنّ بمعروف، فارقوهنّ بمعروف» - جدایى و طلاق، همراه با كرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد. «فارقوهنّ بمعروف» - شرط صحت طلاق، حضور دو شاهد عادل است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم» - براى حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محكم كارى و دقّت است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم» - كسانى كه در محضر آنان طلاق جارى مى شود، باید عادل باشند. «ذوى عدلٍ منكم» یعنى عدالت سرمایه آنان باشد. - افراد عادل نیز به تذكّر نیازمندند. «اشهدوا ذوى عدل منكم و اقیموا الشهادة للّه» - حبّ و بغض ها نباید در قضاوت ما تأثیرگذار باشد. «اقیموا الشهادة للّه» (مشابه این جمله، در آیه 135 نساء آمده است كه مى فرماید: «كونوا قوامین بالقسط شهداء للّه و لو على انفسكم او الوالدین والاقربین») - گواهى دو شاهد عادل باید همراه با حفظ حقوق مردم و اخلاص باشد. «اقیموا الشّهادة للّه» (در كلمه «اقیموا» برپاداشتن حقوق مردم و در كلمه «للّه» اخلاص در عمل نهفته است). - اقامه حقوق مردم، ارزشى هم وزن اقامه نماز و دین دارد. (در قرآن كلمه «اقیموا» درباره نماز، دین، شهادت و وزن مطرح شده است. «اقیموا الدین»(21)، «اقیموا الصّلاة»(22)، «اقیموا الوزن»(23) و «اقیموا الشّهادة»(24) - موعظه تنها تذكرات اخلاقى نیست، بلكه دستورات فقهى نیز نوعى موعظه است. «امسكوهنّ... فارقوهنّ... اشهدوا... ذلكم یوعظ به» - پند پذیرى، نشانه ایمان واقعى است. «یوعظ به من كان یؤمن»