دلی که داشتم از دستِ من ربودی و رفتی برو،که دفترِ دل را به غم گشودی و رفتی شکست پشتِ مرا قصّه یِ زمانه یِ دون همین که دار ندارِ دلم تو بودی و رفتی هزار غم به دلم بود و با تو باز نگفتم تو نیز باز غمی بر دلم فزودی و رفتی غزل غزل که نوشتم تو را،به خوابِ تو رفتم تو هم غزل غزل اینگونه ام سرودی و رفتی خوشا به حالِ منی که دلم به عشقِ تو زنده ست بَدا به حالِ تو که با خودت نبودی و رفتی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎