💢 تمدن جدید غرب و نقش‌آفرینی یهود| بخش اوّل ▪️در تمامی سال‌های قرون وسطا، نظام کلیسایی (کاتولیسیسم) حاکم بر جامعه‌ اروپا، با ثبات و قدرت تمام بر آحاد این جامعه، حکم می‌راند و از آنجا که اربابان کلیسا همه‌ قول و فعل خود را به آسمان، کتاب مقدّس و حضرت عیسی مسیح (ع) منتسب می‌ساختند، هیچ‌گونه مخالفت و عصیانی از سوی گروه‌های مختلف اجتماعی متوجّه این نظام مذهبی نمی‌شد. ♦️بدین‌سبب، داخل این جهان مسیحی، نوعی اتّفاق و هماهنگی در حوزه‌های اعتقادی، فرهنگی و حتّی مناسبات و معاملات اجتماعی، سیاسی قابل مشاهده بود؛ امّا به‌رغم این همه، بسیاری از نقطه‌ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در میان این نظام کاتولیکی از یک سو و دسیسه‌های یهودیان از دیگر سو، زمینه‌های سر برداشتن مخالفت‌ها را فراهم آورد. ▪️نباید از نظر دور داشت که خداوند متعال، فرصتی در اختیار روحانیون و اربابان کلیسای مسیحی قرار داده بود تا با همه‌ ادّعا، آنچه را که در انبان داشتند، بنمایانند؛ چنان‌که چند قرن پیش از این، روحانیون یهودی این آزمون را پشت سر گذاشته بودند. در سال‌های پایانی قرون وسطا، نشانه‌های ضعف و فتور بر دیوارهای این بنای کلیسایی نمودار شد. ♦️طی تمام این سال‌ها، یهودیان تنها جماعتی بودند که آرزوی فروپاشی این نظام را در سر می‌پروریدند و برای آن، لحظه‌شماری می‌کردند؛ حتّی طرح‌های گوناگونی را هم برای براندازی آن نظام به اجرا می‌گذاردند. ▪️حمایت مخفیانه از همه‌ی جریان‌های اعتراضی و ایجاد جنبش‌های اجتماعی مخالف، از چند قرن قبل آغاز شده بود. این جریان به‌تدریج موجب شد تا اتّحاد جامعه‌ مسیحی از بین رفته و تشتّت و آشفتگی جایگزین آن شود. در میان همه‌ جریانات مخالف و اعتراضی، باقی‌مانده‌های عناصر معبد‌گرا و مجامع سرّی که به انحای مختلف، دستی در آموزه‌های کابالایی پیدا کرده بودند، نقش به‌سزایی ایفا می‌کردند. ♦️معبدگرایان، طی سال‌های قرون وسطا و از مسیر دست‌یابی به گنجینه‌های معبد، ایمان خود را به حضرت عیسی (ع) از دست داده بودند و او را پیامبری دروغین می‌خواندند. آنان در مجامع مخفی خود، با تکیه بر آموزه‌های کابالایی، مبادرت به انجام اعمال خاص و سرّی (ضد خدا و ضد مسیح) می‌کردند و در انحرافات اخلاقی غوطه می‌خوردند. 🔰 منادی زمان 🟢 @Monadizaman