▪️بسته شدن دفتر تاریخ قرون وسطا و گشوده شدن دفتر تاریخ جدید غرب، موجد و سبب تحوّلات فرهنگی بسیاری بود که به اختصار در موارد و عناوین زیر می‌گنجد: ١. ردّ سرشت مقدّس جهان ٢. غفلت از سرشت الهی انسان ٣. تبدیل و تغییر همه‌ تعاریف درباره‌ عالم و آدم، به‌دلیل تغییر در مبادی علوم ۴. استتار خورشید حقیقت قدسی، در پس پرده‌ خودبنیادی انسان و تفکر رنسانس ۵. پذیرش امامت طاغوت و همه‌گیر شدن عهد با ابلیس ۶ راه افتادن سلسله‌ای از مجامع مخفی مبتلا به علوم خفیّه و غریبه ۷. احیای کابالا و نشر آن در میان اندیشمندان غربی. ♦️با پایان گرفتن جنگ‌های دویست ساله‌ صلیبی و فتح «اآدلس» پس از قریب به هشتصد سال حضور و حاکمیّت مسلمانان، در اثر همه‌ آن‌چه که درباره‌ قرون وسطا می‌دانیم، مقدّمات تحوّل بزرگ فرهنگی و تمدّنی در غرب فراهم آمد. ▪️سربرداشتن موجی از مخالفت‌ها و اعتراض‌ها علیه نظام کاتولیسیسم مسیحی، سرانجام به اعتزال تدریجی مردم از این جریان مذهبی و رویکرد آن‌ها به آموزه‌های غیردینی انجامید. ♦️احیای منابع کهن فلسفی «یونان»، توجّه مشتاقانه به آموزه‌های توراتی – تلمودی و به‌ویژه کابالا و قد کشیدن طبقه‌ اجتماعی ویژه و تازه به دوران رسیده‌ بورژوازی را در زمره‌ نتایج این سلسله از وقایع می‌توان معرّفی کرد. ▪️واضح بود که کلیسای کاتولیک به‌دلیل دچار شدن به بسیاری از تحریفات و انحراف‌ها در حوزه‌ نظری و عملی، دیگر هیچ مجالی برای تجدید حیات فرهنگی و قوام بخشیدن به حیات فرهنگی و تمدّنی اروپای مسیحی نداشت. از این‌رو، در زاویه‌ گشوده شده، سیر فزاینده به‌سوی پروتستانتیسم (مذهب اعتراضی) و سرانجام سکولاریسم (دنیوی‌گری) آغاز شد. ♦️«جان کالون» و «مارتین لوتر» از سران پروتستانتیسم؛ مراحل مختلف تحوّلات فرهنگی غرب مسیحی را طی قرون پانزدهم تا نوزدهم میلادی، به ترتیب زیر می‌توان بیان کرد: ١. جنبش عقلی رنسانس (۱۴۰۰-۱۷۰۰م.) ٢. جنبش فرهنگی اومانیسم (۱۴۶۹-۱۵۱۷م.) ٣. نهضت اصلاح دینی (پروتستانتیسم) (۱۵۱۷-۱۵۶۴م.) ۴. عصر روشنگری (ولتر) (۱۷۰۰-۱۹۰۰م.) ۵. انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۸-۱۸۱۵م.). ▪️طی این سال‌ها و در اثر تحوّلات یاد شده، نظام معرفتی جدیدی (تفکّر اومانیستی) مبتنی بر خودبنیادی و نیست‌انگاری شکل گرفت و با بسط فرهنگ لیبرالیستی، پایه‌های تمدن جدید غرب برکشیده شد. ♦️ در جملگی قرونی که کلیسای کاتولیک به اسم حضرت عیسی مسیح (ع) بر اریکه‌ قدرت تکیه زده بود، بر همه‌ پادشاهان حکم می‌راند و حتی تن به جنگی طولانی‌مدت و دویست‌ساله می‌داد، در درون خود، دانه‌ اعتزال و اعتراض را می‌پروراند. این دانه‌ مستعد، در اثر آبیاری یهود و از طریق علوم خفیّه و غریبه (کابالا) در اوّلین فرصت و پس از تضعیف ارکان کلیسا و تقلیل گستره‌ نفوذش بر مردم، به برگ و بار نشست و موجد جنبش رنسانس در سده‌ پانزدهم میلادی شد. 🔰 منادی زمان 🟢 @Monadizaman