صفات محمدی (2)
لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ﴿سورة الأحزاب ٢١﴾
قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست
🔻...وَ كَانَ إِذَا لَبِسَ جَدِيداً أَعْطَى خَلَقَ ثِيَابِهِ مِسْكِيناً وَ كَانَ لَهُ عَبَاءٌ يُفْرَشُ لَهُ حَيْثُ مَا يُنْقَلُ تُثَنَّى ثَنْيَتَيْنِ يَلْبَسُ خَاتَمَ فِضَّةٍ فِي خِنْصِرِهِ الْأَيْمَنِ يُحِبُّ الْبِطِّيخَ وَ يَكْرَهُ الرِّيحَ الرَّدِيَّةَ وَ يَسْتَاكُ عِنْدَ الْوُضُوءِ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ عَبْدَهُ أَوْ غَيْرَهِ وَ يَرْكَبُ مَا أَمْكَنَهُ مِنْ فَرَسٍ أَوْ بَغْلَةٍ أَوْ حِمَارٍ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ بِلَا سَرْجٍ وَ عَلَيْهِ الْعِذَارُ يَمْشِي رَاجِلًا وَ حَافِياً بِلَا رِدَاءٍ وَ لَا عِمَامَةٍ وَ لَا قَلَنْسُوَةٍ وَ يُشَيِّعُ الْجَنَائِزَ وَ يَعُودُ الْمَرْضَى فِي أَقْصَى الْمَدِينَةِ ُجَالِسُ الْفُقَرَاءَ وَ يُؤَاكِلُ الْمَسَاكِينَ وَ يُنَاوِلُهُمْ بِيَدِهِ وَ يُكْرِمُ أَهْلَ الْفَضْلِ فِي أَخْلَاقِهِمْ وَ يَتَأَلَّفُ أَهْلَ الشَّرَفِ بِالْبِرِّ لَهُمْ يَصِلُ ذَوِي رَحْمَةٍ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُؤْثِرَهُمْ عَلَى غَيْرِهِمْ إِلَّا بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ لَا يَجْفُو عَلَى أَحَدٍ يَقْبَلُ مَعْذِرَةَ الْمُتَعَذِّرِ إِلَيْهِ وَ كَانَ أَكْثَرَ النَّاسِ تَبَسُّماً مَا لَمْ يَنْزِلْ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ أَوْ لَمْ تَجْرِ عِظَةٌ وَ رُبَّمَا ضَحِكَ مِنْ غَيْرِ قَهْقَهَةٍ لَا يَرْتَفِع عَلَى عَبِيدِهِ وَ إِمَائِهِ فِي مَأْكَلٍ وَ لَا فِي مَلْبَسٍ مَا شَتَمَ أَحَداً بِشَتْمَةٍ وَ لَا لَعَنَ امْرَأَةً وَ لَا خَادِماً بِلَعْنَةٍ وَ لَا لَامُوا أَحَداً إِلَّا قَالَ دَعُوهُ وَ لَا يَأْتِيهِ أَحَدٌ حُرّاً وَ عَبْداً وَ أَمَةً إِلَّا قَامَ مَعَهُ فِي حَاجَتِهِ لَا فَظٌّ وَ لَا غَلِيظٌ وَ لَا صَخَّابٌ فِي الْأَسْوَاقِ وَ لَا يَجْزِي بِالسَّيِّئَةِ السَّيِّئَةَ وَ لَكِنْ يَغْفِرُ وَ يَصْفَحُ وَ يَبْدَأُ مَنْ لَقِيَهُ بِالسَّلَامِ وَ مَنْ رَامَهُ بِحَاجَةٍ صَابَرَهُ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُنْصَرِفَ مَا أَخَذَ أَحَدٌ يَدَهُ فَيُرْسِلَ يَدَهُ حَتَّى يُرْسِلَهَا وَ إِذَا لَقِيَ مُسْلِماً بَدَأَهُ بِالْمُصَافَحَةِ وَ كَانَ لَا يَقُومُ وَ لَا يَجْلِسُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ...
♦️...و وقتی جامه نویی می پوشید جامه کهنه خود را به تهیدستی می داد و عبایی داشت که به هر کجا سفر می کرد می گشود و دولا پهن می کرد انگشتری نقره در انگشت کوچک دست راست خود می کرد، هندوانه دوست می داشت و از بادِ زبون بدش می آمد و هنگام وضو مسواک می زد و بنده خود یا دیگران را پشت چهارپای خود سوار می کرد، هر اسب یا استر یا الاغی را که فراهم بود سوار می شد و بر الاغ زین نمی گذاشت و بر آن دهنه می بست، پیاده و پا برهنه بدون هیچ ردا و عمامه و کلاه قدم میزد و مردگان را تشییع می کرد و در دورترین جاهای شهر به دیدار بیماران می رفت و با فقیران همنشین و با تهیدستان هم غذا میشد و با دست خود به آنان غذا میداد و اهل فضیلت را در اخلاقی که داشتند ارج مینهاد و با شرافتمندان به نیکی انس می گرفت، صله رحم می کرد اما خویشان خود را بر دیگران ترجیح نمی داد مگر به سبب فرمان خداوند و به کسی جفا نمیکرد و عذر معتذر را می پذیرفت و بیش از همه مردم لبخند بر لب داشت مگر آنکه قرآن نازل میشد یا اندرز می فرمود و گاه نیز بدون اینکه قهقهه بزند می خندید، در خوراک و پوشاک بر بندگان و کنیزان خود برتری نمی ورزید، هرگز کسی را شماتت نکرد (دشنام نداد) و هیچ زن و هیچ خادمی را لعنت نگفت و هیچ کسی را ملامت نکرد و فقط در این شرایط می فرمود: او را واگذارید و هر آزاد یا بنده یا کنیزی نزدش می آمد برای کمک به او به راه می افتاد، تندخو و بداخلاق نبود و در بازارها فریاد نمی کرد و جواب بدی را با بدی نمی داد بلکه در می گذشت و چشم می پوشید، و هر کس را می دید در سلام پیشتاز بود و هر کس برای کاری نزد ایشان می آمد آنقدر شکیبایی می کرد تا خودش برود، با هر که دست می داد دست خود را بیرون نمی کشید تا او دستش را بکشد و هرگاه مسلمانی را می دید خود نخست با او دست می دا و، بدون (ذکر الله) یاد خدا نه می نشست و نه بر می خاست...
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)/ج1/ص145 و 146 و 147
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج16/ص226
منتهی الآمال
جلاء العیون
صفحه 2️⃣ از 3️⃣
@monji265