پنج 💠 نكته ديگرى كه در مورد حكمت ذكر لفظى مىتوان به آن اشاره كرد، بُعد تربيتى مسأله است. اگر ما بخواهيم به خدا توجه پيدا كنيم و به مرور اين توجه را بيشتر و قوىتر نماييم، بايستى تمرين داشته باشيم. براى تمرين، ذكر زبانى و لفظى بسيار آسانتر از ذكر قلبى است. براى انسان بسيار مشكل است كه توجهش را از تمامى مظاهر دنيا و زندگى باز دارد و فقط متوجه خدا شود. انجام اين كار براى انسان هاى عادى، حداكثر چند دقيقه يا يكى دو ساعت در شبانه روز ممكن است. درس خواندن، مطالعه كردن، كسب و كار، كمك به ديگران و نيازهاى برادران ايمانى را رفع نمودن و امثال اين امور، همه و همه، كارهايى هستند كه ما روزانه بايد به آنها بپردازيم؛ و توجه قلبى داشتن به خدا در حين همه اين امور، كارى بس مشكل است. بسيارى از ما حتى در نمازمان كه وقت اختصاصى توجهمان است، فقط همان چند لحظه اول نماز و هنگام گفتن اللّه اكبر و بسم اللّه الرحمن الرحيم حضور قلب داريم و بعد از آن حواسمان پرت مىشود و تا آخر نماز از ياد خدا و نماز غافل مىشويم! بنابراين براى ما افراد عادى، راحتتر همان ذكر لفظى است. اگر انسان خودش را به ذكر لفظى عادت دهد، كم كم زمينهاى مىشود كه در هنگام گفتن ذكر لفظى به معناى آن هم توجه كند و خلاصه به تدريج اين ذكر لفظى وسيله و راه خوبى براى توجه و ذكر قلبى مىشود. از اين رو است كه ذكر لفظى مىتواند طريق و ابزارى خوب براى توجه قلب، به خصوص براى افراد مبتدى در اين راه باشد.
@Mohamadrezahadadpour