هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم دور از تو و با نیت قربت بنویسم سجاده ی شب پهن شده، حیّ علی شعر بگذار برایت دو سه رکعت بنویسم بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر یا هادی و یا هادیِ امت بنویسم شاید که چنان رود، سر راه بیایم بر صفحه ی صحرای جنون خط بنویسم مقصود من از "یا مَن ارجوه" رجب ها غیر از تو، که را وقت عبادت بنویسم؟ با ذره ای از مهر تو، ای چشمه ی خورشید از نور تو، تا روز قیامت بنویسم با این همه آلودگی، ای آیه تطهیر از سوره ی انفاق و کرامت بنویسم از سنگ زدن بر دل آئینه بگویم از سوختن پرده ی حرمت بنویسم دست و قلمم نه، دهنم بشکند امروز چیزی اگر از حد جسارت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از جامعه، از شرح زیارت بنویسم ای مهبط وحی، ای نفست معدن رحمت بگذار که از چشمه ی حکمت بنویسم وقتی که تویی راه رسیدن به خداوند این قافیه را نیز هدایت بنویسم آه ای دهمین ذکر مُجیبُ الدَّعَواتم مضطرّم و بگذار که حاجت بنویسم حالا که نوشتند «و کُنتُم شُفَعائی» بگذار ز اسباب شفاعت بنویسم. محسن عرب خالقی