🔰بمناسبت سالروز ⚘شهادت علیه السلام از امام جواد علیه السلام منقول است که می‌فرمایند: ✴«مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ»؛ [بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۸۲] 🔸️هر کس یک کار قبیح و بدی را تحسین کند مثل این است که آن گناه را انجام داده است. 🔸️لازم نیست ما حتما خودمان گناه را انجام بدهیم همین که گنهکار را تحسین هم بکنیم کافی است! در سوره مبارکه شمس آیه ۱۴،خداوند می‌فرماید: فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها ... قوم ثمود، او را تکذیب کردند و شتر را پی‌کردند» مگر همه آنها شتر را پی کردند ؟؟؟ 🔸️حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: یکی از آنها شتر را پی کرد. اما چون بقیه راضی بودند آنها هم در گناه شریک‌اند. گاهی ما یک تحسین [و تایید]کوچکی می‌کنیم: به عنوان مثال: 🔸️طرف می آید می گوید: جنس های بنجل را امروز به قیمت روز به مردم قالب کردم.ما هم می‌گوییم: ماشاء الله! خب ما هم در آن شریکیم. 🔸️یا اینکه فردی می‌گوید: ما در دوران عقد بچه‌دار شدیم، دیدیم زشت است سقطش کردیم. ما هم می‌گوییم: کار خوبی کردی! خب ما هم قاتلیم؛ فرقی نمی‌کند. 🔸️ و یا در تلویزیون می‌شنویم که می‌گویند: «مردم یمن امروز این‌طور شدند»؛ و می‌گوییم: حقشان است! ما هم در تمام گناه این سعودی‌ها شریک هستیم. 🔸️یا اینکه «برای مردم غزه این اتفاق افتاد»؛ می‌گوییم: حقشان است! ما هم در گناه آنها شریکیم. 🔸️از آن طرف اگر بگوییم: خدا لعنت کند اسراییلی‌ها را، خدا لعنت کند آمریکایی‌ها را، خدا لعنت کند این سعودی‌ها را، ما هم در ثواب مبارزه با آنها شریک می‌شویم. 🔸️گاهی فقط یک لبخند به طرف مقابل می زنیم؛ اگر ما این لبخند ها را نمی‌زدیم، امروز این قدر گناه در جامعه عادی نمی‌شد. 🔸️طرف محجبه بوده، حالا حجابش را کنار گذاشته است، می‌گوییم: چقدر لباس به تو می‌آد. اگر تا آخر عمر این فرد گناه بکند ما در آن شریکیم. چون ما از کار او تعریف کردیم. 🔸️چرا ما در چند بار این‌ها را می‌گوییم: « وَ شٰایَعَتْ وَ بٰایَعَتْ وَ تٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ»،« و اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لقتالک » 🔸️یعنی کسانی که نگاه کردند، کسانی که راضی بودند، کسانی که لجام زدند بر اسب، کسانی که سم اسب را آماده کردند، همه آنها را خدا لعنت بکند. ............................................. ❇داستانک: یک کسی را می‌خواستند اعدام کنند، که از دزدهای بنام بود. گفتند: درخواستی نداری؟ گفت: چرا؛ دوست دارم مادرم بیاید با مادرم صحبتی بکنم. گفتند: خوب اشکالی ندارد، مادر بیاید. مادر آمد. گفت: پسرم چه می خواهی؟ گفت: مادر دوست دارم زبانت را دربیاوری بگذاری در دهان من؛ من همین آرزو را دارم. مادر هم گفت: باشه. زبان را درآورد. این فرزند شروع کرد گاز گرفتن زبان مادر. آمدند او را گرفتند و گفتند: ای دیوانه چکار می کنی؟ گفت: این مادر باعث شد امروز من کنار چوبه‌دار بیایم. بچه که بودم یک عدد تخم مرغ دزدیدم آوردم خانه. مامانم گفت: بارک الله. اگر آن بارک الله را مادر نمی‌گفت و یک سیلی در دهانم می زد امروز من اینجا کشیده نمی‌شدم. آن تخم مرغی که آن روز دزدیدم، امروز شتر مرغ دزد شدم. (برگرفته از سخنرانی حجه الاسلام سیدمحمدحسین راجی) 💠 🆔 @manbarak