هوای تازه قسمت اول توی اتوبوس🚌 نشسته بودم و به آسمان نگاه میکردم،امروز هم مثل روز های قبل بین ما و آسمان پرده ایی از دود بود😒 اتوبوس🚌 حرم رسید سوار شدم، کارت که کشیدم روی اولین صندلی خالی نشستم، رادیوی اتوبوس بلند بود به وضوح صدایش را میشنیدم: "افرادی که بیماری تنفسی دارند تا حد ممکن از منزل خارج نشوند و.... این جملات و مردم ماسک زده 😷 توی اتوبوس هردو، تصویر آلوده و وصف نشدنی را در ذهنم تحلیل میکرد: "چقدر هوا آلوده است!" توی مسیر به آلودگی هوا فکر کردم و راه حل هایی به ذهنم رسید یکی از انها باریدن باران🌧 بود ، باران بهترین راه حل نبود‼️ اما خیلی وقت بود که دلم هوایش را کرده بود🤗 این هوای آلوده و تمنای باران دلم را برد به حدود چهل و چهار سال پیش: روز هایی که قدرتمندان دنیا تصمیم گرفته بودند، این زمین و آسمان را با دستهای آلوده خودشان ان طور که دوست دارند بسازند، دورانی که مردم از آن همه ظلم و سختی به تنگ آمده بودند😞 حتی زمین و آسمان هم انگار ناله کنان از خدا درخواست نگاهی خدایی داشتند‼️ نمیدانم امروز برای برطرف کردن آلودگی هوا چقدر آماده ایم⁉️ اما مردم ان روز ها حاضر بودند با جان و مال و ابرویشان برای آزادی و در هوای پاک و اسلامی نفس کشیدن نقش آفرینی کنند.👏 آنها فقط نیازمند کسی بودند که بیاید و آنها را رهبری کند! 🙄 دستانشان به آسمان بود و خواستند دستی الهی همراهیشان کند ، خداوند نیز به این دستان در آرزوی زمین و آسمان پاک پاسخ داد 😍 مردی بود که آمد تا عشق ما مردم به خدا و اجرای دستوراتش را معنی کند، تصویری که در آن مشت های گره کرده "مرگ بر شاه" را فریاد می زدنند✊ ... @montazer_koocholo