💠 *ششم ماه رمضان سالروز رحلت عارف واصل، حاج شیخ جعفر مجتهدی* ⬜️ *«داغ دل»* 🍃 جناب میرزا علی اکبر خرم تعریف می‌کند: زمانی که آقای مجتهدی در قزوین تشریف داشت، روز سه‌شنبه‌ای خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: «آقاجان، امشب جلسۀ حضرت رقیه است؛ می‌خواهم بروم و شیرینی سفارش دهم.» 🍃 آقا فرمود: «اکبر آقاجان! روی آن شیرینی که سفارش می‌دهی بگو بنویسند: *«رقیه جان آغلامه»* من هم که زبان آذری نمی‌دانستم، معنی این کلمه را نفهمیدم؛ عرض کردم:«چشم آقاجان.» اما آن وقت آقا گریه کرد. بالاخره کیک را سفارش دادم و روی آن نوشتند:«رقیه‌جان! آغلامه» 🍃 نزد آقا رفتم و دیدم باز ایشان حالِ گریه دارد، و تا چشمش به این کلمه افتاد، شدیداً گریست و فرمود: «اکبر آقاجان، می‌دانی یعنی چه؟ عرض کردم: «خیر آقاجان» ایشان فرمود: *«یعنی رقیه‌جان! گریه نکن!»* همین که اقا این کلمه را فرمود، من هم بی‌اختیار گریستم و آن روز به قدری بنده و حضرت آقا گریه کردیم که واقعا از حالت عادی خارج شده بودیم. 📚 «لاله‌ای از ملکوت، ج ۳، ص ۱۷۷» ‏💠https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c💠