۲۳ - پیروی از پیغمبران وامامان (علیهم السلام): دعا برای تعجیل فرج مولای غایب ما حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه) تاسی جستن به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) وامامان (علیهم السلام) می باشد، با آنچه در بخش ششم وهفتم - ان شاء الله تعالی - از اخبار خواهد آمد، این مطلب روشن می شود. در این جا فقط به یک حدیث اکتفا می کنیم: شیخ نعمانی در کتاب الغیبه به سند خود از یونس بن ظبیان از حضرت امام صادق (علیه السلام) آورده که فرمود: چون شب جمعه شود پروردگار متعال فرشته ای را به آسمان دنیا می فرستد، وقتی فجر طالع گشت آن فرشته روی عرش بر فراز بیت المعمور می نشیند، وبرای محمد وعلی وحسن وحسین (علیه السلام) منبرهایی از نور نصب می شود که بر آن ها بالا می روند، وفرشتگان وپیامبران ومؤمنین برای آن ها جمع می گردند، ودرهای آسمان گشوده می شود، هنگامی که خورشید به وقت زوال می رسد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می گوید: پروردگارا! وعده ات را که در کتاب خود آن را آورده ای وفا کن وآن این آیه است: ﴿وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعد خوفهم امنا﴾ (سوره نور: ۵۵)؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده باشند، وعده کرده که در زمین خلافت دهد، هم چنان که به کسانی که پیش از شما بوده اند خلافت بخشید ودینشان را که پسندیده، تمکین وتسلط خواهد داد وترسشان را به امنیت مبدل خواهد ساخت. فرشتگان وپیغمبران هم همین را می گویند سپس محمد وعلی وحسن وحسین (علیه السلام) به سجده می افتند ومی گویند: پرورگارا! غضب کن که به تحقیق حرمتت در هم شکسته وبرگزیدگانت کشته شده وبندگان صالحت خوار گردیده اند، پس خداوند آنچه بخواهد می کند وآن روز معلوم است(۸۳۲).  توجه: جمعی از علما نظر داده اند که یونس بن ظبیان ضعیف ودروغگوی غلو کننده ای است، وبعضی دیگر درباره او توقف کرده اند. ولی حق آن است که - به تبع عالم محقق نوری - او مورد اطمینان وبزرگوار است، بلکه آن طور که از تعدادی اخبار بر می آید او از اصحاب اسرار بوده است، واگر تفصیل بحث درباره نامبرده را می خواهید به کتاب مستدرک اوسائل ومستنبط المسائل، مجلد سوم مراجعه کنید.  در این جا اشکالی هست که احیانا به ذهن برخی خطور می کند این که: تردیدی نیست که شرایط اجابت در دعای پیغمبر وامامان وفرشتگان وانبیا (علیه السلام) موجود است، پس اگر آن ها هر جمعه دعا می کنند که ظهور منتقم از دشمنانشان زودتر واقع شود، سبب تأخیر افتادن آن چیست؟ وبر دعای آنان چه فایده ای مترتب است؟ به چند وجه از این اشکال جواب داده می شود:  اول: آنچه در مکرمت پیشین گفتیم که هیچ بعید نیست که برای ظهور امام عصر (عجّل الله فرجه) دو وقت باشد، یکی نزدیک تر از دیگری، ووقوع آن در وقت نزدیک تر بستگی به اهتمام در دعا برای آن داشته باشد، که ترک دعا موجب تأخیرش گردد.  دوم: این که گفته شود: خداوند (عزّ وجلّ) دعای آنان را مستجاب نموده ولی بدون شک تحقق یافتن این امر - بر حسب حکمت های الهی - بر تحقق یافتن امور معین وبر طرف شدن امور دیگری متوقف است که این ها به تدریج انجام می شود. بنابراین تأخیر ظهور تا زمان ما وبعد از این، دلیل بر مستجاب نشدن دعا نیست.  سوم: ممکن است به سبب دعای آنان (علیه السلام) وقوع فرج در زمان نزدیکی تقدیر گردد، ولی بر اثر کارهای بندگان موانعی پیش بیاید که مایه تأخیر آن شود، واین است معنی این که این امر از امور بدائیه است، ونظیر این در احادیث کم نیست. مثل این که وارد شده که: بنده ای دعا می کند پس دعایش در وقت معینی، به اجابت می رسد. سپس معصیت می کند، خداوند به فرشتگان به این مضمون می گوید: قضای حاجت او را به تأخیر اندازید زیرا که معرض سخط وخشم من قرار گرفته ومستوجب محرومیتش شده است.  و در چند کتاب از قبیل غیبت نعمانی وطوسی وبحار از ابوحمزه ثمالی آمد که گفت: به حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) عرض کردم: علی (علیه السلام) می فرمود: تا سال هفتاد بلا هست، ونیز می فرمود: بعد از بلا راحتی ورفاه است، وحال آن که سال هفتاد گذشته ولی ما رفاهی ندیدیم! امام باقر (علیه السلام) فرمود: