داشت با قمقمه اش وضو میگرفت.... گفتم: بی تجربه، لازمت میشه، شاید یکی دو روزی بی آب باشیم.... گفت: لازمم نمیشه، مسافرم عملیات که تموم شد دیدم رفته مسافرت... 😭