⚡️حکایات و حکمت ها
✍ بند نافِ بریدهشده را به هر جایی گره نزن
🔹بند ناف را بریدند و گریستیم از ترس جدایی، اما رازش را نفهمیدیم.
🔸به مادر دل بستیم و روز اول مدرسه گریستیم از ترس جدایی، اما رازش را نفهمیدیم.
🔹به پدر دل بستیم و وقتی به آسمان رفت، گریستیم از ترس جدایی، اما رازش را نفهمیدیم.
🔸به کیف صورتی گلدار، به دوچرخه آبی شبرنگ و... بارها دل بستیم و از دست دادیم و شکستیم و باز نفهمیدیم.
🔹چقدر این درس تنهایی تکرار شد و ما رفوزه شدیم.
🔸این بند ناف را روز اول بریده بودند ولی ما هر روز به پای کسی یا چیزی گره زدیم تا زنده بمانیم و نفهمیدیم.
🔹افسوس نفهمیدیم که قرار است روی پای خود بایستیم، نفس از کسی قرض نگیریم و قرار از کسی طلب نکنیم.
🔸عشق بورزیم اما در بند عشق کسی نباشیم. دوست بداریم اما منتظر دوست داشته شدن نباشیم.
🔹به خودمان نور بنوشانیم و شور هدیه کنیم. در بند نباشیم، رها باشیم و آواز عشق سر دهیم. عزت انسانبودنمان را به پای کرشمه کسی قربانی نکنیم.
#حکایات_و_حکمتها ی جذاب را اینجا دنبال بفرمایید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3172335659C7dc453acb8
#امام_زمان