پیامبر صلی‌الله علیه و آله امروء القیس را خواست و از او دراین‌باره سؤال کرد.‌ او در پاسخ همه‌چیز را انکار کرد. پیامبر به او پیشنهاد سوگند کرد ولی شاکی عرض کرد: یا رسول‌الله! او مرد بی‌بندوباری است و برایش هیچ مانعی ندارد که سوگند دروغ یاد کند. پیامبر فرمود: به‌هرحال چاره‌ای نیست، یا باید شهود بیاوری و یا باید تسلیم سوگند او شوی. ‌