تا لبخندشون رو نبینم دلم راضی نمیشه. روز بعدش چند تا چند تا میان خونه ببینن چی شد! چشمای مشتاق یکییکی شون رو نگاه میکنم با خودم می گم خوش به حالتون که دلاتون مثل چشمه زلاله. انگار عشق تازهای درونشون جوونه زده باشه، مشتاقانه به من خیره میشن و منتظرن که چیزی بگم: