...................................................... ابراهیم هر روز با کت و شلوار زیبایی به محل کارش می رفت😎 یک روز دیدم خیلی ناراحت است😐✨ ازش پرسیدم چیزی شده؟☹️ گفت:توی این محل دختری بی حجاب به من گیر داده و گفته تا تو رو بدست نیارم ولت نمیکنم😓 ~یکدفعه زدم زیر خنده~ ابراهیم گفت:خنده داره؟! گفتم:شک نکن بخاطر تیپ و قیافت این رو گفته😇 روز بعد تا ابراهیم و دیدم خندم گرفت😕~ با موهای تراشیده،بدون کت و شلوار و با دمپایی اومد😳 ابراهیم مدتی این کار را کرد تا از آن وسوسه شیطانی رها شد🙃🍂 :) ~