✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🌅 انگار غدیر ‌دیگری بر پا شده، پیامبر دست تو را بالا می‌برد و می‌گوید: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مهدیٌ مَوْلَاهُ...» و ادامه می‌دهد: «إنَّ مَثَلَ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ سَفینَةِ نوحٍ مِن قَومه» دستت را فشار می‌دهد و رو به جمعیت فریاد می‌زند: «او نجات دهنده جهانیان و از فرزندان من است» ❤️ شاعران یک به یک از تو می‌خوانند و تبریک می‌گویند. زمان عهدنامه فرا می‌رسد سواره‌ها پیاده می‌شوند و دست بر سینه تبریک می‌گویند تو بر بلندی می‌ایستی و همه در پیشگاه خداوند با تو عهد می‌بندند با هر بند عهدنامه وجودم می‌لرزد که باید به آن عمل کنم. تو ناظر بر ما و دل‌هایی هستی که با تو پیوند خورده‌اند. 📜 به این بند از عهدنامه‌ی می‌رسم: «عهد می‌بندم همواره آماده و مهیای ظهور شما بوده و بسیار برای فرجتان دعا کنم و اگر در ایام عمرم واقعه شریف ظهور محقق شد تا آخرین قطره‌ی خون، از شما و قیامتان دفاع نموده و تا آن روز هرگز اسلحه‌ام را زمین نگذارم.» 🔻 بله من با خونم این عهدنامه رو امضا کردم. وقتی از غدیر برگشتم تغییر را در خودم حس می‌کردم؛ انگار دوباره متولد شده بودم. من دیگر از امروز وظیفه‌ام بیشتر شده، کمکم کن تا زمان ظهور این وظایف رو به طور احسنت انجام بدم تا طلوع خورشید برسد. 🌸