همانا داستان آن کس که دنیا را شناخت، چونان مسافرانی است که در سرمنزلی بی آب و علف و دشوار اقامت داشته، قصد کوچ کردن به سرزمینی دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل می کنند و جدایی دوستان را می پذیرند و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می کنند تا به جایگاه وسیع و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند.