🖤حضرت آیت الله ابطحی رحمةالله علیه می فرمودند:
یک خانوادهای در این شهرهای اطراف دریای خزر که از نظر وضع دینی خیلی ضعیف بودند اینها آمدند یک جریانی را برای من گفتند و... نمیدانستند چیست.
✔️میگفتند شب عاشورا بود، عصر تاسوعا، ما چند نفر نشسته بودیم مشغول کارها و عیاشی خود بودیم، لب دریا بودیم، از خلوتی هم استفاده کرده بودیم و یکی از چند نفرِ ما گفت: امشب شب عاشورا است بیایید دُور هم بنشینیم و یک چیزی بگوییم، اینطور که نمیشود، ما نشستیم در خانه...، من بعد رفتم آن خانه را دیدیم، نشستیم، بعد گفتیم چه بگوییم؟ گفتیم همۀ ما بگوییم یا حسین...، این کلمۀ یا حسین خیلی عجیب است، چیزی بلد نیستیم، نه روضهای بلد هستیم، نه پای منبری بودیم، کسی از ماها هم که روضهخوان نیست، بگوییم یا حسین، مدام گفتیم یا حسین و اشک ما ریخت،
✔️بچهها در حیاط داشتند بازی میکردند، یک دفعه آمدند گفتند: یک آقایی آمده است و جلوی در ایستاده است، ما خیال کردیم فقیری چیزی است، آمدیم بیرون دیدیم کسی نیست، بچهها گفتند یک آقایی با این خصوصیات آنجا ایستاده بود. از بچهها سؤال کردیم... چون من کوچه را دیدم کوچه هم بلند بود و تا آخر کوچه دیده میشد، اگر میخواست با سرعت هم برود باز دیده میشد، آمدیم داخل کوچه را هم دیدیم کسی نبود، از بچهها سؤال کردیم، شش نفر بودند همه یک شکل گفتند چنین آقایی جلوی در آمد. برگشتیم، یک مقدار حال ما تغییر بیشتری کرده بود، نشستیم مشغول گریه کردن شدیم
✔️دیدیم یک آقایی تشریف آوردند روی این مبل با همان خصوصیاتی که آن بچهها گفتند فرمودند: من آمدم با شما عزاداری کنم شب شهادت ابی عبدالله الحسین. ما تا پریدیم به طرف این آقا که دست او را ببوسیم دیدیم نیست.
(اینها آمده بودند و این جریان را برای من میگفتند، من بعد رفتم آنجا و آن خانه و آن خصوصیات را در همان شهر دیدم و با این برنامه کلی زندگی اینها عوض شده بود، اهل معنویت، اهل نماز، اهل نمازشب شدند در صورتی که تا آن روز هیچ چیزی نداشتند.
☑️اثرات عزاداری بر سیدالشهداء اینها است. یک یاحسین گفتن، یک دل شکستن، به خدا قسم اگر روی اخلاص باشد به قدر بال مگسی... روایت دارد من همان مضمون روایت را عرض میکنم اگر کسی بر حسین بن علی علیه السلام گریه کند خدای تعالی به او اجر زیادی میدهد که روایات مختلف است