ميگم يه وقت زشت نباشه كه ؛ يه نفر " هزار و دويست " ساله كه منتظره " سيصد و سيزده " نفره " سال ها منتظر " سيصد و اندي مرد است آنقدر مرد نبوديم كه " نثارش باشيم "