فاش کردن اسرار اين توئى كه سر مومنين را فاش مى كنى و آبروى آنها را مى برى ، نمى دانى كه در اسلام براى آن روايات بسيارى نقل شده و آن اندازه در نگهدارى سر سفارش شده كه از امام صادق (ع ) نقل گرديده : وقتى بر حضرت عيسى مائده نازل شد، حضرت فرمود: از آن نخوريد تا من اجازه دهم ، يكى از آنها از آن خورد، بعضى از اصحاب گفتند: يا روح الله !فلانى از آن خورد، حضرت از او پرسيد تو خوردى ؟ گفت : نه ، اصحاب گفتند: بله ، به خدا قسم اى روح خدا، از آن خورد!حضرت فرمود: برادرت را تصديق كن و چشمت را تكذيب نما. (150) و نيز روايت شده : عبدالله بن سنان مى پرسد عورت مومن بر مومن حرام است ؟ حضرت فرمود: بلى ، گفتم پائين آن ؟ حضرت فرمود: آنطور نيست كه تو خيال كردى همانا آن فاش كردن سر اوست . (151) آرى ، يكى از صفات بسيار بد، فاش نمودن اسرار است و بسيار مذموم و زشت و ناپسند است و پر واضح است كه چه ضررها و نتايج سوئى دارد، چه فردى باشد يا اجتماعى ، لشكرى باشد يا كشورى ... زبان : بفرمائيد زيان ديگر من چيست ؟ چشم : آيا اسرار مردم را افشاء نمودن زيان كوچكى است ؟ زبان : شما كه به آن اشاره كرديد تكرار مكررات يعنى چه ؟ چشم : اگر هم به آن اشاره شده باشد، اشاره اى اجمالى و مختصر بوده ولى بنده تصميم دارم مفصل تر آن را بازگو كرده ، شايد متوجه بزرگى زيان آن شده از چنين عملى دست بردارى و متوجه گردى كه اگر مردم اسرارى را پيش تو مى گويند، تو را امين دانسته اند، و گرنه كسى ديوانه نيست كه اسرار خود را نزد كسى كه آن را افشاء مى كند بازگو كند. زبان : بفرمائيد، استفاده مى كنيم . چشم : محمد بن فضيل از حضرت موسى بن جعفر (ع ) نقل كرده كه به او گفتم : فدايت شوم !از برادر دينى ام مطلبى نقل مى كنند كه از نظر من ناپسند است ، وقتى از او مى پرسم انكار مى كند، در صورتى كه عده اى موثق آن را نقل كرده اند؟ حضرت فرمود: محمد!گوش و چشم خود را نسبت به بد گوئى برادرت تكذيب نما، پس اگر پنجاه نفر سوگند خورنده بر مطلب خود گواهى دادند و خود او گفت : چنين نيست ، او را تصديق نما و آنها را تكذيب كن ، و از او فاش نكن چيزى را كه او را بد چهره سازى و جوانمرديش را بكوبى ، و در نتيجه از كسانى باشى كه خداوند در كتابش فرموده . (152) كسانى كه دوست ندارند فحشاء و كارهاى بد در ميان مومنان رايج گردد؛ در دنيا و آخرت عذابى دردناك دارند. (153) زبان : جدا روايت عجيبى است گر چه مربوط به شما و گوش مى باشد ولى چه كسى مى تواند به آن عمل كند؟ چشم : اولا مربوط به شماست گر چه نامى هم از ما به ميان آمده . ثانيا!كسانى كه معتقد به اسلام و پابند به مكتب قرآن و آئين الهى بوده به آن عمل خواهند كرد؛ عمل ما اسلامى نيست ، اخلاق ما قرآنى نبوده ، كردار و گفتار ما الهى نمى باشد وگرنه ما بايد طبق روايات عمل كنيم و عمل ما بايد با برنامه هائى كه از راه پيامبر و آل (عليهم السلام ) براى ما تعيين شده تطبيق كند. و نيز زراره از امام باقر (ع ) نقل نموده : نزديك ترين حالات انسان به كفر وقتى است كه انسان با كسى برادرى كند، آن گاه لغزشهاى او را بشمارد و بايگانى نمايد تا يك روزى به واسطه زلات و لغزشها او را سرزنش كند. (154) زبان : اين روايت چه ربطى به فاش كردن اسرار دارد؟ چشم : اگر دقت بفرمائيد بى ربط هم نيست و اگر مربوط به بحث ما هم نباشد، ذكرش در اينجا بى فائده نيست ، چنان كه ذكر اين روايت هم به نظر من خالى از لطف نمى باشد: اسحاق بن عمار مى گويد: از امام صادق (ع ) شنيدم كه فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده اى كسانى كه با زبان اسلام آورده ولى هنوز ايمان به دلهايتان نرسيده ! از مسلمين بدگوئى نكنيد و اسرار آنها را جستجو منمائيد، زيرا هر كه به دنبال اسرار ديگران رود، خداوند سر او را دنبال كرده و هر كه خداوند به دنبال سر او رود، او را رسوا سازد گر چه در خانه اش ‍ باشد. (155) زبان : اين روايت هم گر چه ربطى به موضوع بحث ما نداشت ، اما جدا بى فائده هم نبود؛ زيرا بسيارى از ماها ممكن است به دنبال اسرار ديگران رفته و تجسس كه در اسلام ناروا و ناپسند بوده با اين كار عملى گردد، آنگاه مشمول اين روايت گرديم ، حال بفرمائيد اگر مردم اسرار خود را نگهدارى كنند بهتر نيست تا بنده و برادرمان گوش مبتلا به چنين گناهانى نشويم ؟