خیانت درمشورت زبان : خيلى ممنونم !چه زيان ديگرى در من متصور است ؟ چشم : خيانت در مشورت توسط چه كسى انجام مى گيرد؟ شما مى توانيد اين زيان را به گردن ديگران بيندازيد؟ زبان : چه عرض كنم ؟! چشم : چه عرض كنم ندارد، شكى نيست در اين كه خيانت از ناحيه شما انجام مى گيرد. زبان : حالا حساب كنيد چنين كارى از من صادر شود، چه اشكالى دارد؟ چشم : شما اگر مقدارى ، مطالعه داشتيد، اشكال آن را مى فهميديد، آيا نديده ايد روايتى را كه حضرت رضا از پدران بزرگوارش (عليهم السلام ) نقل نموده كه حضرت على (ع ) فرمود: هر كه در مشورت به مسلمانان خيانت كند، در حقيقت من از او برى هستم ، (167)و از آن حضرت نيز وارد شده : هر كه با او مشورت مى شود، از او انتظار ايمن بودن مى رود. (168) و از اين قبيل روايات از ائمه معصومين (عليهم السلام )فراوان رسيده است . زبان : چرا ديده ام ، ولى مگر كسى مجبور است با من مشورت كند، تا در نتيجه ، من به او خيانت كنم ؟ چشم : برادر عزيز! موضوع مشورت چيزى است كه هم در قرآن به آن سفارش گرديده و هم در روايات به آن اهميت داده شده است . زبان : ممكن است بعضى از آنها را بيان كنيد؟ چشم : چرا ممكن نيست ؟ آن چه يادم هست عرض مى كنم ، خداوند درد و جاى قرآن نسبت به آن سفارش فرموده ، يكى در سوره آل عمران كه فرموده : اى پيامبر!با آنان در كار مشورت نما، و هر گاه بعد از مشورت تصميم گرفتى بر خدا توكل كن ، چون خدا توكل كنندگان را دوست دارد (169) و ديگر در سوره شورى ، مى فرمايد: و آنها (مومنين ) كارشان را با مشورت يكديگر انجام مى دهند. (170) و در روايتى از حضرت على (ع ) نقل گرديده كه فرمود: رسول خدا (ص ) مرا به سوى يمن فرستاد، و به من سفارش كرد: يا على ! حيران نگشت آن كه استخاره كرد و پشيمان نشد كسى كه مشورت نمود. (171) و از امام صادق (ع ) نقل گرديده : هر گز كسى با مشورت به هلاكت نرسيده است . (172) زبان : با چه كسى بايد مشورت كرد؟ چشم : شكى نيست در اين كه چنين قانونى عبث نبوده ، غرضى عقلائى در آن مترتب است ، بنابراين بايد با كسانى مشورت نمود كه آن غرض حاصل گردد، و آن حاصل نخواهد شد مگر اين كه مشورت با اشخاص كامل و جامع باش ، و لذا در روايات وارده از معصومين (عليهم السلام )، مشورت با چند دسته نهى شده از طرفى سفارش گرديده كه با عاقل پارسائى كه از خدا مى ترسد، مشورت نمائيد، چون او آدمى را به خير دعوت مى كند. (173) زبان : آن چند دسته كيانند؟ چشم : كسانى كه مشورت با آنها مذمت شده عبارت از اين افراد است ، افراد پست و فرو مايه افراد: بخيل ، حريص ،و كسانى كه استبداد راى دارند، افرادى كه متلونند، افراد لجوج ، هوا پرست ، احمق ، ناتوان و ضعيف الراى و همچنين زنها، به طورى كه در روايت آمده : مشورت با اينها موجب هلاكت و فساد در دين و دنياست . (174) (نكته اى كه لازم است در اينجا به بانوان محترمه تذكر داده شود اين است كه مبادا از اين قبيل روايات بلكه آيات قرآنى (الرجال قوامون على النساء...) ناراحت شده يا ادعا كنند كه بعضى از خانم ها از بعضى مردان از نظر فكرى بالا ترند. البته صحيح است چه بسيار از زنها كه از بعضى مردان فكرشان روشن تر و بالاتر است ، ولى بايد حساب نوع را كرد، آيا همه زنها چنين هستند؟ مسلما نه ، پس بايد نوع و حكمت در قانون را ملاحظه كرد نه اشخاص را، بعلاوه بايد همه ما تابع اسلام و قانون گذار دين باشيم ، چه به فكر ما برسد يا نرسد، چه بحسب ظاهر به نفع ما باشد يا به ضرر، بعد از آن كه در اسلام چنين حكمى ثابت گرديد، معلوم خواهد شد كه به نفع ماست ، بايد تسليم بوده و نق زدن خود دليل نپذيرفتن قانون است ، و در حقيقت ايراد به قانون گذار خواهد بود، بعلاوه بايد توجه كرد در اسلام احكام زيادى ديده مى شود كه خداوند حكيم امتيازات و تفاوت هاى زيادى ميان مرد و زن قرار داده ، اختصاص به مشورت ندارد، مانند: جايز نبودن تقليد از زن ، جائز نبودن رهبريت و امام جماعت شدنشان براى مردان ، قبول نشدن شهادت آنها در بسيارى از مواقع كه اگر هم پذيرفته شود دو زن جاى يك مرد به حساب مى آيد، و مانند آن كه تصرفات ولايتى آنها خيلى محدود است ، در حجاب ، در نذر و يمين ، در نفقه ، در حقوق زن و شوهرى ، در زينت و تجمل ، در عبادات ، در نكاح و طلاق ، در جهاد، در ارث ، در حدود و ديات از مردان ممتازند، بنابراين نبايد ناراحت شد از اين كه اسلام فرموده با زنان امم مشورت نكنيد). دست : خوب است به زيان ديگر زبان بپردازيد. زبان : شما چرا خودتان را فراموش كرده و پيوسته مرا مى آزاريد؟ دست : چه اذيتى و چه آزارى ؟ ما بايد زيان هاى يكديگر را بازگو كرده ، در صدد اصلاح آن برائيم . پا: با اجازه ، من به زيان ديگر زبان بپردازم ؟ دست : بفرمائيد.