مدح غیر خدا در رضای او
پا: آيا شما در مدح و ثناى ديگران خدا را در نظر مى گيريد؟
زبان : چطور؟
پا: آدمى بايد در مجالس و محافل و مجالست ها و برخوردهايش هميشه خدا را در نظر بگيرد، براى احدى به جز از راه خدا حسابى با زن نكند، كسى را بدون رضايت خدا مدح و ثنا ننمايد كه خود يك نوع شرك خفى است ، بشر را از حد خودش بالاتر نبرد، انسان ها را در غير حد خود ستايش ننمايد، هميشه مدح و ثنا بايد به اندازه و در خور ظرفيت طرف باشد كه اگر بيشتر باشد، تملق و چاپلوسى خواهد بود و اگر كمتر باشد بخل يا حسد است ، و بر اين مضمون از حضرت على (ع ) روايتى وارد شده است . (179)
خوب است هر مداحى و هر ثنا گوئى گفتار پروردگار قهار و با عظمت را پيوسته در نظر گيرد كه درباره انسان هاى به حسب ظاهر قوى ، مانند پادشاهان ، ثروتمندان و زورمندان و امثال آنها چه مى فرمايد؟ قرآن در اين باره مى فرمايد:
و آنان براى خود مالك نفع و ضررى نخواهند بود و مرگ و حيات وزنده شدن بعد از مرگ را مالك نخواهند بود. (180)
بنابراين ، شما بايد حساب خود را بنمائيد و بى جا و بى حساب و بيش از اندازه از كسى تعريف نكنى ، مع الاسف من از شما مكرر ديده و يا شنيده ام كه افرادى را بيش از اندازه تعريف كرده و يا بدگوئى مى كنيد، در صورتى كه در حرمت و قباحت آن ، هم عقل دلالت دارد و هم شرع ، هم قرآن از آن نهى فرموده و هم پيامبر و آل (عليهم السلام ).
زبان : ممكن است ادعاى خود را از كتاب و سنت ثابت كنيد؟
پا: چرا ممكن نيست ، شما به اين آيه در قرآن بر خورد نكرده ايد كه خداوند مى فرمايد: به كسانى كه ستم مى كنند اعتماد منمائيد وگرنه آتش شما را نيز فرا خواهد گرفت !(181)
و همچنين از پيامبر اكرم (ص ) روايت شده : هر كه اهل دنيا را تعظيم كند و او را بجهت طمع در نيايش دوست داشته باشد، خداوند بر او غضب كرده و با او همراه قارون در يك درجه در تابوتى پائين آتش جهنم خواهد بود. (182)
بنابراين بايد در كار خود حساب كرام الكاتبين را نموده ، بدانى كم و زياد تو نوشته مى شود و هر چه گوئى آن را ثبت و ضبط مى نمايند، چنان كه در دعاى كميل مامورين حفاظت و بايگانى را چنين معرفى مى كنى و مى گوئى : خدايا خطاها و گناهانم را در همين شب و همين ساعت ببخش !آن گناهانى كه كرام الكاتبين را مامور حفظ آن نمودى . (183)
گوش : از اين بحث تكليف من هم روشن مى شود.
پا: بلى ، تكليف شما هم مشكل است ، در اين اوقات نبايد خود را باخته و فريب مدح و ثناى زبان را بخورى و بدانى كه از رسول خدا (ص ) نقل شده : به صورت مداحان خاك بپاشيد (184) البته معلوم است كه مراد از آن ، مدح و ثناى بيجاست و گرنه ما در سيره ائمه هدى (عليهم السلام ) مكرر ديده ايم كه مداحانى در مقابل آنان ايستاده و مدح و ثنا كرده اند.
گر چه از حضرت على (ع ) روايت شده : كه دسته اى روبروى آن حضرت آن بزرگوار را مدح و ثنا گفتند، آن جناب عرضه داشت : بارالها تو به من از خودم داناترى ، و من به خودم از آنها داناترم ، بارالها ما را بهتر از آن چه گمان مى كنند قرار ده و براى ما بيامرز آن چه را كه نمى دانند، (185) و چنين كارى دستور بزرگى است براى پيروان آن بزرگوار، كه اگر آنان را ستودند همان كلمات را بر زبان جارى سازند.
و خلاصه بايد بدانى تعريف و تنقيد مردم ذات تو را تغيير نمى دهد، اگر براستى بدى ، بايد بكوشى تا خود را اصلاح نمائى ، مدح و ثنا و تعريف ديگران تو را خوب نمى سازد، و اگر طلاى نابى ، تنقيد و بد گوئى مردم تو را بد نمى كند، به همين مضمون روايتى از حضرت موسى بن جعفر (عليهما السلام ) نقل شده است :
به هشام نصيحت مى كند و مى فرمايد: اى هشام !اگر در دست تو جوزه (گردو يا دانه اى از انگور) است ، و مردم بگويند: آن لولو (در و مرواريد) است ،تو را سودى نبخشد چون خودت مى دانى كه آن دانه جوزه است ، و اگر در دست تو لولويى باشد و مردم بگويند كه آن جوزه است به تو زيانى وارد نياورد، در صورتى كه ميدانى آن لولو است . (186)
مرحوم مجلسى (ره ) بعد از ذكر اين روايت مى فرمايد: حاصل آن مغرور نشدن به مدح مردم و افتخار نكردن به ثناى آنهاست .