منتظران گناه نمیکنند
پدرش مغازهداری مؤمن و ساده بود و جلال دومین فرزند خانواده ولی هنوز دوران دبیرستان تمام نشده بود، پدر از دنیا رفت و برادر بزرگتر سرپرست خانواده شد ولی چون دانشجوی دانشگاه تهران بود، زحمت جلال دوچندان میشد