بسم رب الشهداء والصدیقین والصالحین
سلام علیکم
🌹 نهم صفر سالروز شهادت «عمّار یاسر» صحابه نبی(صلی الله علیه وآله وسلم) و یار بصیر و با وفای امام علی(علیهالسلام) گرامیباد.
▪️«عمّار یاسر» از اصحاب خاص پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و از نخستین ایمان آورندگان،
در مکه و در حدود ۴۴ سال قبل از بعثت به دنیا آمد.
«عمار یاسر» در سن ۹۳ سالگی در جنگ صفین در رکاب امام علی(علیهالسلام) در حالی به شهادت رسید؛
که پیامبر درباره این یار با وفای خویش فرمود: «ای عمار!
تو را گروه سرکش و نافرمان خواهند کشت».
▪️پدرش «یاسر» نام داشت که از مردم یمن بود و بعدها در مکه ساکن گشت. سمیّه، مادر عمار بود.[١]
بعد از بعثت پیامبر و بعد از دعوت مخفیانه سه ساله،
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دعوت خود را آشکارا آغاز نمود.
عمار به همراه پدر و مادر و برادرش (عبدالله) در سال پنجم بعثت به حضور پیامبر آمد.
و مسلمان شدند و اینان سی و چندمین نفری بودند که اسلام آوردند؛
در حالی که عمار حدوداً 48 سالی داشت[٢]
▪️ابن حجر مینویسد:
«عمار یکی از هفت نفری بود که اسلام خود را آشکار کردند.» [٣]
▪️هنگامی که خاندان عمار،
اسلام خود را آشکار ساختند قبیلۀ بنی مخزوم، هم پیمان آنها،
بسیار ناراحت و عصبانی شدند؛
و هِشام بن عمرو که در میان مسلمانان به ابوجهل مشهور بود و ریاست قبیلۀ بنی مخزوم را بر عهده داشت؛
شروع به انواع مزاحمتها و شکنجهها به خاندان عمار نمود که از جمله شکنجهها؛
آهن گداخته از آتش،
تازیانه و خواباندن روی ریگهای سوزان سرزمین مکه بود.
▪️پس از شهادت یاسر و سمیّه و عبدالله از عمّار خواستند که از پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بیزاری بجوید؛
و از اسلام برگردد؛
و بتها را به نیکی یاد کند؛
وگرنه شکنجه ادامه دارد.
او که چگونگی مرگ پدر و مادر و برادرش را دیده بود؛
برای حفظ جان خود،
دست به تاکتیک و تقیّه زد.
در ظاهر به زبان،
خواستۀ مشرکان را گفت و نجات یافت.
این خبر به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) رسید و بعضی عمار را غایبانه محکوم کردند.
ولی پیامبر (ص ) سخن آنها را رد کرد وفرمود: «إنَّ عَمّاراً مُلِئَ ایماناً منْ قَرْنِهِ إلی قَدَمِهِ وَ اُخْتَلَطَ الایمانُ بِلَحْمِهِ وَدَمِهِ»[٤]
▪️یعنی همانا سراسر وجودعمار،
ازفرق سرتاقدمش مملو از ایمان میباشد؛
و ایمان باگوشت وخون او آمیخته است.
بعد آیۀ 106سوره نحل نیز درتأیید عمار نازل گردید.
رسول گرامی اسلام (ص) به عمارفرمود:
«اگر بازهم از توخواستند؛
چنان کن» [٥]
یعنی تقیّه راتکرارکن.
▪️عمار،
آنچنان به پیامبر(ص) نزدیک بود؛
که خودمیگوید:
«کُنْتُ تِرْباً لِرَسولِ اللهِ فی سِنِّهِ،
لَم یَکُنْ أَحَدٌ أَقْرَبَ إلیه مِنّی»[٦]
من دوشادوش رسول خدابودم؛
هیچ کس مثل من به آن حضرت نزدیک نبود. شایدبرهمین اساس بودکه پیامبر(ص)فرمود:
«إنَّ عَمّاراً جِلْدةٌ بَیْنَ عَیْنی وَ أَنْفی»[٧]
همانا عمارپوست بین چشمان و بین من است.
▪️پس ازهجرت و ورودعمار به مدینه،
درساختن مسجدالنبی بسیارفعال بود؛
چنان که پیامبر(ص)به او فرمود:
آنقدر به خودزحمت نده.
عمارگفت:
دوست دارم درساختن مسجد شرکت کنم.
وهمانجا بود که پیامبر(ص)دستی برشانۀ عمار زد وفرمود:
«إنّکَ مِنْ أَهْل الجَنَّه تَقْتُلُکَ الفِئَةُ الباغِیَةُ»[٨] یعنی تو اهل بهشت هستی،
قوم ستمگر تو رامیکشند.
سیره نویسان،
در موردشرکت پرتلاش عمار درجنگهاچنین نوشتهاندکه«عمار»درهمۀ جنگهای پیغمبر(ص)و دربیعت رضوان همراه رسول خدا (ص)شرکت نمود.
درجنگ بدرقهرمانیها نشان داد؛
و آزمایشهای رزمی را،
چنان که باید،
به انجام رسانید.[٩]
🌹یاربا وفای امیر وعمار لشکر امیرالمومنین (ع)
▪️عماریکی ازچهار یار با وفای حضرت علی (ع) بود؛
که پس ازشهادت رسول اکرم(ص)برسر پیمان خویش باحضرت علی(ع)باقی ماند؛
و چون امیرالمؤمنین(ع)به خلافت رسید؛
عمارهمه جا کنار امام علی(ع)حضورداشت.
درجنگ صفین باوجودکهولت سن،
حضوری جاودانه داشت؛
و درمیدان نبرد درکنارسایریاران پیامبر(ص) علیه معاویه جنگید؛
تا اینکه در روز٩صفر سال ٣٧هجری قمری و در سن ٩٣ سالگی شربت شهادت رانوشید.
📚منابع:
[1]دانشنامۀ امام علی (ع) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج 8، ص 516.
[2]دائرة المعارف تشیّع، تهران، نشر شهید سعید محبّی، 1384 ش، چاپ اول، ج 11، ص 460.
[3]. عسقلانی، ابن حجر؛ الإصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1328 ق، ج 3، ص 505.
[4] همان، دائرة المعارف تشیّع، ج 11، ص 461.
[5]. القرطبی، ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الصحابة بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج 2، ص 469.
[6].أعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ج 8، ص 373.
[7]. ابن هشام؛ السیرة النبویه، بیروت، دارالمعرفة ج 2، ص 143.
[8]. همان، أعیان الشیعه، ج 8، ص 373.
[9]. همان، الاستیعاب فی معرفة الصحابه، ج 2، ص ۴۶۹