┈┅ ❁❁ ┅┈
🔰
کانال نوشت
💥 مردی که خاکی - افلاکی بود
👈 معمار عشق؛
حاج آقا مهدی ابوالحسنی
❖
حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی🔻
پنج پرده از حیات یک بزرگمرد:
1⃣ سحرگاه اربعین امسال، شخصیتی از بین ما رفت که به باور بسیاری از اهل نظر، از نوادر اخلاقی روزگار بود.
حاج آقا مهدی ابوالحسنی، به حق، عبد صالح خدا و استاد بزرگ اخلاق به شمار میرفت که عمری به تهذیب نفس و سیر و سلوک پرداخت و جریان عظیمی را برای تعالی و تربیت جوانان ایجاد کرد؛ یک جریان سلوکی سازنده و همهگیر که بین طلاب و دانشجویان، آثار عمیقی بر جای نهاد و مجموعهای از شیفتگان معرفت را در سراسر کشور پدید آورد.
2⃣ ایشان فرزند خطیب توانا مرحوم حجتالاسلام حاج شیخ محمد ابوالحسنی و برادر تاریخنگار شهیر حضرت استاد علی ابوالحسنی منذر (ره) بود و در یک خانواده مذهبی بالنده شد. در پی ارتباط پدر گرامش با آیت الحق، حاج شیخ رجبعلی خیاط (ره) به این فضا ورود کرد و بدین مسیر علاقهمند گردید؛ چندانکه بعدها سلسله مباحث اخلاقی خود را در منزل حاج شیخ رجبعلی سامان داد و رفته رفته، مورد توجه دلدادگان قرار گرفت.
آن مرحوم به توصیه پدر بزرگوارش، به اقامه شعائر حسینی و محافل عاشورایی اهتمامی شایان ورزید و مشغله اصلی زندگی خود را به این مهم اختصاص داد.
3⃣ رزق حلال، روی گشاده، حساسیت به حق الناس، دستگیری از محرومین، آرامش اخلاقی، غیرت دینی، شاگردپروری و عشق به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از خصلتهای بارز ایشان به شمار میرفت که در زمانه ظلمتزده ما گوهر کمیابی است.
به طرز عجیبی از شهرت گریزان بود و با کوچکترین کاری (حتی به صورت پخش بنر سخنرانی و یا عکس ایشان در فضای مجازی) که جنبه تبلیغی داشت، سخت برخورد میکرد؛ چه آن گاه که دستگاه خنثی کننده سلاح شیمیایی را اختراع کرد و یا آن زمان که برخی به فکر نگارش زندگینامه یا ساخت مستندی برای ایشان افتادند، نام و نان را وانهاد و اخلاص خود را به اثبات رسانید.
خودش میفرمود، رمز توفیق من، این است که در جوانی، خلوت گناه، مرا در معرض آزمونی بزرگ قرار داد. من که خدا را شاهد و ناظر میدانستم، دست رد به سینه معصیت زدم و از امتحان الهی سربلند بیرون آمدم. و بدین ترتیب برخی از ابواب عنایات الهی به رویم گشوده شد. از این جهت به شیخ رجبعلی خیاط، بیشباهت نبود.
4⃣ حاج آقا مهدی عزیز، یک سبک اخلاقی خاص داشت که سیر بندگی خود را در نوکری سیدالشهداء (ع) و سربازی حضرت ولیعصر (عج) ترسیم میکرد و بدین آهنگ، در انتظار حضرت حجت (ع) میسوخت و در مجالس دعای ندبهاش غوغا میکرد. لذا به "دعای ندبه" و "زیارت عاشورا" عنایت ویژهای داشت و راه تقرب الی الله را در سلوک عاشورایی باز میجست. زبان دلش نیز هماره به این بیت شیوا مترنم بود که:
🔹کیمیایی است عجب تعزیهداری حسین (ع)
🔹که نباید ز کسی منت اکسیر کشید
از همین روی، نسخه شفابخش ایشان همیشه تربت نورانی سیدالشهداء (ع) بود، چنانکه تربتهای اهدایی ایشان به مراجعه کنندگان، خواهندگان بسیار یافت و دستگیریهای فراوان کرد. بدین گونه، آغاز و انجام حیاتش رنگ و بوی کربلا داشت و در پایان نیز فرجامی حسینی یافت و روحش در سحرگاه اربعین آسمانی شد.
5⃣ یکی از ابعاد ناشناخته ایشان، ارتباط ناپیدا و گستردهای است که با علمای ربانی داشت، به نحوی که گاه خود ایشان حلقه اتصال جمعی از عالمان و عاملان اهل سلوک بود.
باری، در نهایت، پیکر مطهر این مرد بزرگ، ضمن تشییعی باشکوه، در قطعه ۷۰ بهشت زهرا روی در نقاب خاک کشید و روحش عند ملیک مقتدر آرام شد.
این است دورنمایی از حیات آن بزرگمرد که خاکی و افلاکی بود و پیش از آنکه معمار گل باشد، معمار دل بود. با اینکه در معماری، استادی چیرهدست بود، ولی تنها خشت را روی خشت نمینهاد که دل را به دل پیوند میداد. عاش سعیدا و مات سعیدا.
🔹جاوید بهشت جای بادش
🔹جا در حرم خدای بادش
▪️محمدصادق ابوالحسنی▪️
🆔
کانال اندیشکده استاد منذر (ره)
🌐
eitaa.com/monzer_ir