"مونلایت-
اگه در حال حاضر تو قرن 19 پاریس، یا تهران سال ۱۳۳۵ زندگی میکردم الان احتمالا تو شهر تو همین ساعت پاتیل ‌وار داشتم تو خیابونایی که با نور کم سوسو میزنن قدم میزدم و بازار مکاره رو زیر لب زمزمه میکردم، شایدم فریادش میزدم و همراهش بلند بلند قهقهه میزدم مدهوش سیاهی شب و آسمون یه‌دست تیره میشدم و میخوندم " دل دیوونه رو اما نبردن، اگه بردن دوباره پس اوردن دل دیوونه شیدایِ رونده رو دست صاحب باچاره مونده" ای بابا حالا بیا وسط