شعر بیست و دو بهمن و دهه فجر می‌خواستم شعری بگویم شعری برای انقلابم دیدم که او دریاست و من یک قطره ناچیز آبم دیدم که باید ابر باشم از صبح تا شب هی ببارم تا شاید اشک مادران را در بیتی از شعرم بیارم دیدم که باید رعد باشم غرنده و پُر شور و غوغا آن‌وقت در شعرم بگویم  تکبیرها، فریادها را دیدم که باید دشت باشم دشتی پُر از لاله، شقایق تا از شهادت‌ها بگویم از قلب‌های گرم و عاشق فجر تبلیغی علمدار ┏━━━━━━🇮🇷❣━━━┓ 🆔 @amooakhavan ┗━━🌷❣━━━━━━━┛