🔸️بدرقه‌ی لاله‌ها امام حسین ع می‌خواست کاروان عاشقان را از مدینه به سوی مکه حرکت دهد. آن سال پسران اُمُّ البنین جوانانی رشید و رعنا و زیبا بودند. عباس سی و چهارساله بود، عبد الله بیست و شش ساله، عثمان بیست و سه ساله و جعفر بیست و دو ساله. لحظه‌ی حرکت کاروان بود، جوانان فاطمه آرام و قرار نداشتند. قلبشان لبریز از عشق خدا بود و آرزویشان فداکاری و جانفشانی برای سرور و مولایشان امام حسین ع. فرزندان با ادب خدمت مادر آمدند تا با او خداحافظی کنند چه لحظه‌ی عجیبی؛ فاطمه غرق تماشای گلهای شکفته‌اش شده بود. خدایا تو می‌دانی که من جوانانم را از جان بیشتر دوست دارم اما می‌دانم که حسین، بهترین بنده‌ات نیاز به یار فداکار دارد؛ خدایا لاله‌های شکفته‌ام را به تو می‌بخشم. فاطمه با چشم‌های اشک بار یکی یکی روی زیبای لاله‌هایش را بوسید؛ ای یادگاران امیرمؤمنان خدانگهدارتان .. 🌸🍃کانال مربی ماهر بانک اطلاعات (شعر،رنگ‌آمیزی، قصه، کاربرگ، کلیپ) ویژه واحدکارهای مناسبتی برای ۳ تا ۱۰ سال https://eitaa.com/joinchat/3109486787Ce124e384cf