هوالحکیم ... بنابراین اینست که انسان تسلیم بشود . تسلیم در مقابل خداوند علامت عبودیت هست ( که ما عبد هستیم " عبد باید تسلیم باشد " ) . همچنین دیگر مرض های قلبی " کینه ، حَسَد ، نفرت از مردم و ... " ، همه اینها علامت مریضی قلب است ( قلب ساخط ، چنین قلبی هست ، قلبی که ساقط هست ، ساخط هست ) ، اینست که باید روی قلب کار بشود . در شریعت روی جسم کار میشود ، در طریقت روی قلب کار میشود ، یعنی در شریعت انسان اعمال جسمانی را انجام میدهد " جسمش را از حرام دور میدارد و جسمش را به واجب نزدیک میکند " ، یعنی در شریعت ما باید واجب ها را روی جسم مان پیاده بکنیم " مثلاً نماز بخوانیم ، روزه بگیریم ، حج برویم ، دروغ نگوئیم ، غیبت نکنیم و امثال اینها " ( کارهایی که با بدن انجام میشود ) . اما در طریقت روی قلب کار میشود ، یعنی باید صفات نیک خدائی بر روی قلب پیاده بشود و قلب انسان درونش رحمت ، مهربانی ، عطوفت ، مهر ، وحدت ، نورانیت و امثال اینها باشد و از آنطرفت باید کینه ، حَسَد ، نفرت و اینها دور بشود . طریقت اینست که انسان روی قلبش کار بکند ( فقط روی جسم نباشد ) . باید کثرت دور باشد ، خودتان را محاسبه کنید ( شب به شب خودتان را محاسبه کنید ) که امروز اعمالم از دیروز بهتر بود یا نه ؟ امروز قلبم از دیروز بهتر بود یا نه ؟ اینها را محاسبه کنید و الان هم امسال را نسبت به سالهای قبل که گذشت محاسبه بکنید که آیا توجه به رخت و لباسم از سال قبل کمتر شد و یا نه ، همان بود ( بالاخره عید که میشود ، حواسش به همین هست که آیا لباس نو بپوشم ، لباسی بپوشم که تا حالا نپوشیدم ... ) به خاطر همین چیزها آدم راهی بازار بشود و حواسش به ... ، آیا این از سال قبل کمتر شد یا نه ؟ قبل از سال هم خدمتتان عرض کردم ، همه ما که اینجا نشسته ایم ، لباس داریم ، کفش داریم ، همه چی داریم . پس خریدنش دیگر برای چیست ، حالا صِرف نو بودن که ملاک نیست . شما الان در نظر بگیرید مثلاً عید ۵ سال قبل را در نظر بگیرید ( مثلاً عید ۸۷ ، ۸۵ ) را در نظر بگیرید ، آن زمان رفتیم و لباس نو خریدیم ، شیرینی های چطوری خریدیم ، فرش خانه مان را عوض کردیم ، پرده های خانه مان را عوض کردیم و ... ( زحمت ها کشیدیم ) . همین الان که ۷_۸ سال گذشته است ، اگر آن کارها را نمیکردیم ، الان در ما خللی ایجاد شده بود ؟ خیر هیچ فرقی نمیکرد ، همین الان که ما اینجا بودیم ، همان هم هستیم " فرقی در ما ایجاد نشد " . اینست که آدم ها بر روی وَهم دارند کار میکنند که حتماً پرده چطور باشد ! فرش چطور باشد ! لباسم چطور باشد ! لباس نو داشته باشم ! مجلس که میروم دیگران ببینند ( خُب حالا دیدند ، چه فرقی میکند ! ) ... برگرفته از جلسه ۴۲ منطق_الطیر @moravej_tohid