... میگوید زخم میزنم بهت ، اگر آخ بگویی پرتت میکنم ، دیگر نمیخواهمت ( حرف نزن ، ساکت باش ) ، بگذار خنجرهای جفای من به قلبت فرو برود " به پشت و پهلویت فرو برود ، تازیانه های من به پشت و پهلویت بنشیند " .
آخ نگویی که اگر آخ بگویی پرتت میکند ، نمی خواهدت .
اینقدر وارد میکند که به یقین برسد که تو واقعاً دوستش داری ، واقعاً... ادعا نیست ، مدعی ۲ تا تازیانه بخورد ...
... انسان بعد از تحمل این حرفها ( بعد از تحمل این حرفها ) یک دلی برایش پیدا میشود که این دل حالا " مَحَک " هست ، حالا اگر به اینجا رسیدی ...
... حالا قلبش هر چه گفت ، همان هست ، کار دارد آقا تا به آنجا برسی " کار دارد " تا انسان صاحب مَحَک بشود ، انسان صاحب قلب بشود ...
برگرفته از جلسات مثنوی
#علامه_مروجی_سبزواری
🆔️
@moravej_tohid
#فایل_صوتی_کوتاه