🎙
#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و چهارم
در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
خداوند در این قسمت از حدیث معراج وصف می فرماید، حال کسانی را که همه چیزشان برای خداست، محبت شان به همدیگر برای خداست، ارتباط شان برای خداست، توکلشان بر خداست، حالا خداوند می فرماید : هر گاه که علم و دانشی را به اینها ارزانی داشتم، باز بار دیگر یک علمی دیگر، به اینها می دهم، یعنی کسانی که همه ی وجودشان را در راه خدا تنظیم می کنند، با بشر معامله نمی کنند، با انسان معامله نمی کنند.
🔸 دقیقه 8
آیا به اسباب تمسک بکنیم یا نه؟ بالاخره خداوند این اسباب را برای ما قرار داده است.
🔸 دقیقه 9
چرا حضرت ابراهیم (ع) از سبب، حضرت جبرئیل، استفاده نکرد؟ پیغمبر هم هست، می داند که جبرئیل هم به اذن الله نجاتش می دهد، جبرئیل قدرتش، قوتش، اراده اش، وجودش همه چیزش از خداست. بنابراین اگر به جبرئیل تمسک کند، مثل این است که به خدا تمسک کرده، فرقی نمی کند، ولی چرا به سبب چنگ نمی زند؟
🔸 دقیقه 11
در باطن شریعت حرف عوض می شود، آنجا دیگر حرف از علیت نیست، بلکه حرف از سنت است.
🔸 دقیقه 14
عالم، عالم سنت است، در عالم اسماء الله دارند کار می کنند.
🔸 دقیقه 17
عالم، عالم علت و معلول نیست. اگر کسی دید توحیدی داشته باشد، در همه چیز خدا را می بیند، دیگر نمی گوید که، ماه علت مد آب است، ماه علت انبساط آب است. نه، خدا علت این است که ماه آنجا ایستاد، علت این است که آب بالا آمد. همه اش از خداست. «قل کل من عند الله» «78،نساء» همه چیز از نزد خداست. اگر در فلسفه می گویند : قانون علیت، در عرفان می گویند : سنت...
🔸 دقیقه 22
سیر کردن، کار غذا نیست، نگو غذا خوردم، سیر شدم. بگو : غذا خوردم، خدا مرا سیرم کرد، آب خوردم، خدا مرا سیرابم کرد. «واذا مرضت فهو یشفین» «80،شعراء»
وقتی که مریض میشوم او مرا شفا می دهد. نگو دارو مرا خوب کرد، این دارو را خوردم، خوب شدم، نه خیلی ها مریضند، همان دارو را می خورند، خوب نمی شوند، پس معلوم می شود که علت بهبودی دارو نیست، خداست که شفا می دهد. این بینش توحیدی را در همه جا سرایت دهید، دیگر به اسباب نظر نکن.
نگو غذا خوردم، سیر شدم، نگو آب خوردم، سیراب شدم، بگو آب خوردم، خدا مرا سیرابم کرد، بدون آب هم می تواند سیرابت کند. خیلی ها آب می خورند، سیراب نمی شوند، چه بسا ممکن است طرف آب نخورد ولی سیراب هم شود، لذا به اسباب هیچ وقت نظر استقلالی نکنید.
🔸 دقیقه 24
مرحله ی اعلای توحید همین است، چه کسی به این مرحله می رسد؟ باید انسان یک سیر حبی بکند. (اینها آسان به دست انسان نمی رسد)
🔸 دقیقه 26
حضرت ابراهیم (ع) از فطرتش به اینجا منتقل شد که رب آن موجودی است که انسان دوستش بدارد.
🔸 دقیقه 27
حضرت ابراهیم (ع) در مقام هیمان بود، دو تا مقام هست. مقام عشق و مقام هیمان......
هیمان هم مثل عشق است، هیمان داشت یعنی این قدر در ذات خدا فرو رفته بود که جبرئیل را نمی دید، اسباب را نمی دید، این حب و عشقی که به خدا داشت، تا مرحله ی هیمان او را برده بود.
در مرحله ی هیمان، انسان چنان در خدا واله میشود، از شدت عظمت الهی جنان متحیر میشود، چنان مبهوت در ذات خدا می شود که اصلاً هیچی نمی بیند و می گوید : این چیست؟!! این چه موجودی هست؟!!! اصلاً نمی بیند، چیزی غیر از خدا نمی بیند. لذا اسباب را نمی بیند.
🔸 دقیقه 30
«یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» «24،انفال»
ای مومنین! شماهایی که ایمان آوردهاید. از حالت کفر خارج شدید، به شرف ایمان رسیدید، بیایید و یک قدم دیگر هم بردارید و به نور برسید، به آن چشمه ی آب حیاتی برسید که در درون شماست، در باطن شماست.
از همه ی انسان ها، این سیر را، خواسته اند. این سیر باطنی از ظلمات به نور را از همه ی ما خواسته اند.
🔸 دقیقه 33
وقتی که حضرت ابراهیم (ع)، بر خدا توکل می کند. یعنی سبب را رها میکند. حضرت ابراهیم (ع) حاجت پیش جبرئیل نمی برد، نتیجه اش چیست؟ نتیجه اش این است که آن جهنم برایش بهشت شد، توکل و تفویض، جهنم را برای انسان بهشت می کند.
https://eitaa.com/moravej_tohid/3685🆔
@moravej_tohid