🎙 جلسه چهاردهم در محضر 🔸 دقیقه ۱ مراتب ادراکی انسان، یکی همان حواس ظاهری هستند. مثل چشم، گوش... از این بالاتر ادراک خيالی هست. 🔸 دقیقه ۳ قوه‌ی خيال صورتگر است،نقاش است. عالم خيال انسان، مثل آیینه نیست، که من وقتی نگاه می کنم،عکسش در خيال من بیفتد. نه خودش اصلا ایجاد می‌کند، مثل یک‌نقاش می ماند،که وقتی به یک درخت نگاه می کند، بعدأ روی بوم نقاشی آن عکس درخت را می کشد. قوه‌ی خيال انسان این جوری است، به هر چه که نگاه می کند، عین آن را در خيال خودش ایجاد می‌کند. ✨ گاهی وقت ها چیزهایی که خيال انسان نقشی از آن را ایجاد می کند،مادی هستند، گاهی مجردند. ✨ حقایق ملکوتی را هم می تواند، نقش کند، یعنی حقایقی که شکل ندارند، صدا ندارند، بو و مزه ندارند. ✨ عقل ما خودش یک ملک و یک فرشته است،الآن مگر عقل ما شکل دارد،بال دارد؟ منتهی دو جور هستند. بعضی عقل ها همراه جسم نیستند. مثل ملائکه، جبرئیل میکائیل و..اينها همراه جسم نیستند. اما عقل ما يک ملکی است، یک فرشته ای هست، که با جسم همراه است. 🔸 دقیقه ۷ دانش آموز علم را هیچ وقت از الفاظ معلم نمی گیرد،از روح معلم می گیرد. الفاظ فقط روح این دانش آموز را قوی می کنند. پیامبر اکرم(ص)چگونه قرآن را از جبرئیل می گیرد؟پیامبر(ص)این قدر روحش تقویت می شود، قدرت می گیرد،وسعت پیدا می کند، که با مقام جبرئیلی عالم اتحاد برقرار می کند و چون جبرئیل همان قرآن است، بنابراین قرآن را پیامبر(ص)از آنجا می گیرد. 🔸 دقیقه ۱۳ هر چیزی وارد عالم خيال شود،چه از عالم طبیعت و ماده در خيال ما بتابد،چه از عالم ملکوت بیاید و تنزل پیدا کند و وارد عالم خيال شود،بالاخره خيال این را به یک شکل مادی و محدودی در می آورد... می فرمايد: خداوند با علم خيالی درک نمی شود، چون هر چه که وارد عالم خيال شود،خيال آن را محدود تصورش می کند. 🔸 دقیقه ۱۶ خداوند هیچ وقت با چشم دیده نمی‌شود. ✨ دليلش این است که شما محدود هستید. ماده خاصیتش این جوری است که الآن آن ستون را نگاه می کنم، وقتی صورتم را برمی‌گردانم، آن ستون را نمی توانم ببینم.چرا؟چون ستون یک جای محدودی دارد،در همان جا هست. ✨ ماده محدود است و متمکن،یعنی مکان دارد،یک مکان خاصی دارد. ✨ اگر قرار بود که خداوند را با چشم ببینیم، مسلّما لازمه‌اش این بود که خداوند يک امر مادی و محدود و در یک مکان خاص باشد و حال آنکه این طور نیست. 🔸 دقیقه ۲۳ خداوند اول ندارد یعنی علت ندارد، نه‌تنها اول زمانی ندارد... اول عِلّی هم ندارد،یعنی بخواهیم بگوییم که خداوند يک علت دارد،نه این جوری هم نیست. 🔸 دقیقه ۲۶ خداوند اولیّتش حدی ندارد،... از لحاظ آخريت هم حد ندارد... از لحاظ اول و آخر بی نهایت است. ✨ اول آب خداست، نه آن اتم های هیدروژن و اکسیژن، خدا اول آب است، علت آب است، والآخر، خداوند آخر آب است، آخر هر شیء صفات آن شیء هستند. خصوصیات آن شیء هستند. 🔸 دقیقه ۲۹ ظاهر نمک چيست؟ظاهر نمک همین چیزی که می بینید، پودر سفید رنگ،می گوید: همین ظاهر خداست. باطن نمک چيست؟باطنِ نمک،ملکوت آن هست،که‌ حضرت علی(ع)می فرمايند:"بیده ملکوت کل شیء" ملکوت هر چیزی دست خداست. ملکوت هر چیز آن حقیقتش، باطنش هست. آن جوهرِ نمک که آن مادی نیست، آن هم خداست. ✨ این هو الاول و الآخر والظاهر والباطن ،این چهار تا روی هم بذارید،هو المحیط می شود. 🔸 دقیقه ۳۲ مَنیت انسان شکسته می‌شود. من چنین، من چنان، کسی که اولش خداست، آخرش خداست، ظاهرش خداست،باطنش خداست. پس کو من؟ من این وسط نیست، تو در این وسط نیستی. 🔸 دقیقه ۳۴ یکی از اسماء خدا قدیر یا قادر است. "و هو علی کل شیء قدیر" ✨ خداوند زنده می کند و می میراند،اگر بپرسیم، چرا و چطوری خدا زنده می کند و می‌میراند؟می گوید: "و هو علی کل شیء قدیر" خداوند زنده می کند و می میراند، چون قدرت مطلق است. 🔸 دقیقه ۳۹ این ساختمان، علمِ بنّا هست، این منبر،علم نجار است. یعنی اول نجار در علم خودش صورت این منبر را داشته،بعد در بیرون ایجادش کرده.. این منبر که علم نجار است، با من وشما که علم خدا هستيم، یک فرقی دارد.فرق این است که نجار اول صورت این منبر در ذهنش هست، بعد که می خواهد، در بیرون ایجادش کند،مصالحش از بیرون است. اما در خداوند این جوری نیست، خدا علم به ما دارد،اما مصالح ما را از بیرون نمی آورد، از هم وجود خودش تنزل می دهد. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/4080