تهن، فانه یکون من ذلک القطیعه .۴ زنان را با خویشاوندانشان تزویج نکنید؛ زیرا این کار، به بریده شدن روابط خویشی می انجامد. این سخن، بدین معناست که برای زن، تحمل هوویی که از نزدیکان و خویشان خودش باشد، مشکل تر است و این گونه ازدواج ها، موجب اختلاف خانوادگی و از عوامل فروپاشی خانواده است. ب- آسیب های مرتبط با مرد: آسیب هایی که از ناحیه شوهر، نهاد خانواده را تهدید می کنند و چه بسا موجب فروپاشی آن می گردند، عبارت اند از: ۱- آزار دادن همسر: زن، از محیط گرم خانواده خویش به درون خانه ای پا می نهد که همه چیز آن برای وی، تازه و بدون سابقه است. از جایی که به طور متعارف، خدمت گیرنده و محبت بیننده بوده، به سرایی قدم می نهد که خدمت و محبت در آن، دو سویه است. در این حالت، اگر در قبال محبت و تلاشی که بروز می دهد، پاسخ محبت آمیز نگیرد و حتی در عوض آن، آزار ببیند، دیر یا زود، از محبت دهی، دست می کشد و کانونی که باید با محبت و مودت گرم شود، به سردی می گراید. روشن است که کمتر همسری با این وضعیت، حاضر به ادامه زندگی است و اگر هم آن را ادامه دهد، چنین زندگی ای را نمی توان یک زندگی سالم و یک کانون پرحرارت خواند. گفتنی است آزارهای روانی و جسمی، هر دو در این میان، یکسان عمل می کنند و شاید آزارهای زبانی و روانی، زیان های بیشتر و ضربه های کاری تری را به پیکار ازدواج وارد کنند. روایات، افزون بر کتک زدن زن، تحقیر او و حتی بغض و دشمنی درونی را هم زمینه فروپاشی تدریجی خانواده ها دانسته اند. از پیامبر خدا(ص) روایت شده که می فرماید: «هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن ]با بخشیدن مهریه اش[، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به کیفری کمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا که خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می آید که به خاطر یتیم.» در حدیث دیگری آمده است: هر مردی که به زنش سیلی بزند، خداوند به مالک- نگهبان دوزخ-، دستور می دهد که در آتش جهنم، هفتاد سیلی بر گونه او بزند و هر مردی از شما بر موی زنی مسلمان ]و نامحرم[ دست نهد، میخ هایی از آتش، در کف دست او می کوبد. همچنین از امام علی روایت شده است که می فرماید: انهن أمانه الله عندکم، فلاتضاروهن و لاتعضلوهن.۴. «زنان، امانت خدا در نزد شما هستند. بنابراین، به آنان آسیب نرسانید و با ایشان بدرفتاری نکنید.»از پیامبر خدا(ص) نیز روایت است که فرمود: انی أتعجب ممن یضرب امراته و هو بالضرب أولی منها. در شگفتم از کسی که زنش را می زند، در حالی که خود او، به کتک خوردن سزاوارتر است! ۲-بدخویی: انسان های تندخو، گاه بدون آن که بخواهند، به دیگران آزار می رسانند. بسیاری از اینان بد ذات نیستند و دوست ندارند که دیگران- بویژه نزدیکان و خویشان و همسران خودرا اذیت کنند؛ اما حساسیت زیاد، حرارت و تندی اخلاقی و کم طاقتی ایشان، موجب می شود که دیگران از آنها دلخور و دل تنگ شوند و به صورت باری سنگین و تحمیلی بر دوش دیگران درآیند. این دسته، افزون بر آن که زندگی خود را آشفته می کنند، عیش دیگران را نیز منغص می سازند و محیط عصبی، حساس، شکننده و گاه در آستانه انفجار به وجود می آورند و خود و خانواده شان را در آن می سوزانند. اگر این وضعیت ادامه یابد و یا تشدید شود، اطرافیان و بویژه همسر، به مقابله به مثل با همسر و یا گریز از شوهر و حتی خانه، روی می آورد و اینها از هم پاشیدگی خانواده را در پی دارد. آمار فعلی دادگاه های خانواده، بدخویی مرد را از علت های قابل توجه متلاشی شدن خانواده برمی شمرند. بر همین اساس، با وجود ترغیب به تزویج جوانان از سوی اسلام، امام رضا(ع) در راهنمایی حسین بن بشار که خویشاوند بدخویش به خواستگاری دخترش آمده است، می فرماید:لاتزوجه ان کان سیی الخلق اگر بدخلق است، دخترت را به همسری وی در نیاور. از پیامبر خدا(ص) روایت شده که می فرماید: «هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن ]با بخشیدن مهریه اش[، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به کیفری کمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا که خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می آید که به خاطر یتیم.» ۳-بخل: مؤمن، ادب شده خداوند است و هزینه زندگی خود را با کاهش و افزایش عطای الهی، تنظیم می کند. اگر خدا به او روزی دهد، وی هم به زندگی اش وسعت می دهد و اگر خدا نبخشد، به کسب حرام و طرق نامشروع، روی نمی آورد؛ اما انسان بخیل، در هر صورت، به کسی چیزی نمی دهد و احوالش را نزد خود نگاه می دارد. چنین شخصی، همه و حتی خود را نیز در تنگنا می گذارد و از پرداخت هزینه های اصلی خانواده نیز شانه خالی می کند و بدین سان، فشار سختی را به خانواده وارد می آورد؛ سختی ای که باتوجه به وضعیت مالی اش برای همسر و خانواده، توجیهی ندارد و تنها علت آن، خوی زشت بخل است. در این وضعیت، کمتر زنی تاب می آورد. او یا به دزدی پنهان از شوهر روی می آورد و یا حداقل در علاقه او به خود، تر