باسلام و خسته نباشید برادر من 28 سالشونه بعداز گرفتن فوق دیپلم در رشته فنی ای که دوست داشت و دربازار کار هم همانکار را میکرد. درسش رو ترک کرد و فقط کار میکرد ولی از لحاظ دینی زیاد پایبند نیست.و اهل رفیق بازی و تا دیر وقت بیرون بودن بود و زیاد با خانواده به دیدو بازدید و بیرون رفتن نمی اومد. بعداز مدتی به خاطر استفاده مواد مخدر یا مواد الکلی حالش بد شد و چند روزی از نظر روحی و روانی مشکل پیدا کرده بود. بعد از بهبودی مدت کوتاهی همراه خونواده بود تا اینکه دوباره مثل گذشته به رفیق بازی برگشت و حتی کمی افراطی تر شده بود. و اصلا به حرف پدرو مادر گوش نمی داد. اما مسئله اصلی زمانی شروع شد که یکی از اقوام پنهانی بهش پیشنهاد داده بود که با پسرش کارگاه فنی بزنند(پنهانی: چون در گذشته با اون خونواده مشکل داشتیم حتی خودِبرادرم هم اونهار و می شناخت) و او هم قبول کرده بود و بصورت پنهانی مدتی شریک بودند تا اینکه به مشکل بر خوردند و ما فهمیدیم اونها شریک شدند که پدرو مادرم مخالفت کردن ولی برادرم گفته بود که دخالت نکنید و در آخر به علت نداشتن مدرک کافی حقش رو ندادن. واز اون زمان هست(حدود 2 سال است)که خانه نشین شده و مثل افسرده ها از خونه خیلی کم بیرون میره. همش میگه به خاطر تربیت بد شما در کودکی بوده که من اینجور شدم . و همش میگفت منو ببرید مشهد (در صورتی که حتی نماز هم نمیخونه) 2 دفعه بردنش. می خواست بره پیش دعا نویس رمال اونجا هم بردنش. پیش مشاور بردنش کامل نرفت. آزمایشات پزشکی گرفتن سالم هست. پیش همه بردیمش از روحانی گرفته تا رمّال ولی خوب نشده و هنوزم میگه ببریدم مشهد. اصلا نمی دونیم چیکارکنیم؟؟؟ ممنون میشم کمک کنید پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin