.به کدام نامزد رای بدهیم؟ -۱ 🔹رفتار انتخاباتی رای دهندگان، یکنواخت نیست. برخی رای خود را بسیار گرانبها می شمارند و برخی دیگر، کم بها می انگارند؛ چه در رای دادن و چه رای ندادن. 🔻برخی باور دارند که انتخابات، آینده آنها را شکل می دهد و مهم است که در شکل دهی به سرنوشت خود نقش آفرین باشند؛ برخی دیگر تصور می کنند انتخابات بی‌فایده است و بنابراین، با رای ندادن، میدان را به دیگرانی واگذار می‌کنند که رای می‌دهند. 🔹برخی از سر هیجان‌های زودگذر رای می‌دهند و برخی با سنجش، محاسبه و عقلانیت، مبنی بر این که رای آنها چه تاثیری در ساختن آینده دارد. 🔻اجمالا می‌توان گفت که هر انتخابی -مناسب یا نامناسب- به زندگی عمومی ما شکل می‌دهد. در طول این سال ها، هیاهو و بمباران تبلیغاتی برای نا معتبر ساختن انتخابات و انداختن آن از چشم مردم ما، همواره در جریان بوده است. 🔹اما واقعیت این است که از بنی صدر تا رجایی، از آیت الله خامنه ای تا مرحوم هاشمی، از خاتمی تا احمدی نژاد و از حسن روحانی تا سیدابراهیم رئیسی، تفاوتهای چشمگیری بسیاری وجود دارد. 🔻قطعا رئیس جمهور به واسطه کیفیت دولتی که تشکیل می دهد، در هر یک از این دوره ها، در صورت بندی وضعیت عمومی کشور، نقشی تعیین کننده ایفا کرده است. 🔹اکنون در حالی که مناظره نامزد ها آغاز شده، یک شاخص مهم که باید در ارزیابی یکایک نامزدهای محترم مورد توجه قرار بگیرد، این است که آیا صرفا در خلاء حرف می زنند، یا گفتار و تحلیل شان، ناظر به واقعیت های میدان و روی زمین است؟ 🔻انتقاد از وضعیت عمومی اقتصاد ، طبیعت رقابتهای انتخاباتی -نه فقط در کشور ما بلکه در نوع انتخابات کشورهای مختلف- است. عیبی هم ندارد که نامزدها انگشت تاکید روی مشکلات عادی زندگی مردم بگذارند و نقد کنند. 🔹اما نامزدها برای صِرف غُر زدن و بد گفتن و نالیدن و تخطئه دیگران نامزد نشده اند. ادبیات این چنینی را می‌شود در تاکسی و اتوبوس و گعده های خانوادگی هم داشت. جایی که حرف زدن، کنتور نمی‌اندازد و معمولا گوینده، نسبت به گفته خود، کمتر احساس مسئولیت می‌کند. 🔻نامزدها باید در کنار انتقاد، کلی گویی را کنار بگذارند و بگویند که برنامه کلان و جزء به جزء (به هم پیوسته و مرحله بندی شده) آنها برای رفع یا کاهش هر یک از مشکلات اقتصادی چیست؟ 🔹نامزدهایی که بخواهند با ادبیات کلیشه ای و قالبی، پاسخ هر سوالی را صرفا به روابط خارجی و تحریم ها و مذاکره با آمریکا و برجام حوالت دهند، پیداست نه مطالعه‌ای دارند و نه از دهه سپری شده عبرتی اندوخته اند. 🔻ضمن این که کشور را نیازمند و ناچار از توافق دوباره با طرف پیمان شکن برجام نشان دادن، نابودی قدرت مذاکره و چانه زنی است؛ همان اشتباه گرانی که مرحوم هاشمی و آقایان روحانی و ظریف در سال ۱۳۹۲ مرتکب شدند.