کادر اورژانس بود، می‌گفت بیمار آوردن فقط ۲۵ ساله و سکته‌ی قلبی کرده. می‌گفت این سن، سنِ سکته نیست! می‌گفت: لطفا حرف بزنید! بگو داری اذیت می‌شی، بگو حالت خوب نیست و از درون تحت فشار و رنجی، نیازتو بگو! خواستم بگم؛ بله ۲۵ و ۳۰ سال، سن شادابی و طراوت و نشاطه، سن سکته نیست، اما سن خیلی مشکلات دیگه هم نیست!!! جوان‌های امروز خیلی زود با سختی‌های مردافکنِ روزگار دست به گریبان شدن و این حقشون نبوده و نیست! دقیقا به کی بگن حالشون خوب نیست؟! نیازشون رو کجا مطرح کنن که سرخورده و طرد نشن و دردی روی دردهاشون اضافه نکنن؟؟! کجا بگن این بار برای دوششون سنگینه که به جای همراهی و کمک، غرورشون رو نشکنن و نگن؛ می‌خواستی بر نداری!!! کادر درمان عزیز! انسان‌های عزیز! ما آدم‌ها نسبت به هم بی‌رحم شدیم، روزگار با ما بی‌رحم شده... دنیا بی‌رحم شده! ما هر روز داریم از آرزوهامون دورتر می‌شیم. جوری شده که جوان ایرانی یا باید از درجا زدن و نتونستن، مشکل قلبی و عصبی پیدا کنه، یا از دویدن و زمین خوردن و تا پای جان تقلا کردن و نشدن! بگیم داریم اذیت می‌شیم؟ بگیم حالمون خوب نیست؟! بگیم این حق ما نیست؟ تهش چی؟! چی قراره درست بشه؟ کی قراره ببینه حالمون بده و ما رو دست‌کم بگیره و سرزنشمون کنه و بگه؛ سخته؟ نمیشه؟خب می‌خواستی نخوای! @Mahoor_Channel