🔸در روند متداول کلاسهای ادبیات، کی قرار است شاگرد از خواندن یک داستان یا شعر لذت ببرد؟! ما فراموش کرده‌ایم که جوهره اصلی ادبیات، تبدیل کردن معرفت و حکمت به محتوایی جذاب، با استفاده از ابزار کلمات و گفتار است، که مخاطب از خواندن و شنیدن آن لذت برده، و به واسطه این لذت جذب شده و محتوای معرفت و حکمت آمیز مذکور را دریافت کند. 🔸اما با خواندن طوطی وار و درس گونه متن مذکور در یک جلسه خشک و کسالت آور، و انجام تمرینات با اجبار، نه تنها رابطه خوبی در ذهن فرد با حکمت مذکور برقرار نمی‌شود، بلکه از هر چه که در آن حکمت بیان شده تنفر پیدا کرده، و از آن دوری می‌گزیند. 🔸رفتارهای ناهنجار طیف وسیعی از جوانان در جامعه، و حکمت گریزی، لاابالی گری، دین گریزی و خروج از توازن، بی ارتباط با همین مشی کتاب درسی ادبیات و تعلیمات دینی و نظایر آن در مدارسمان نیست. ما ناهنجاری را در نوع مواجه کردن شاگردان با محتوای حکمت آمیز و معرفتی، به صورت معکوس به آنها آموخته است. بخشی از کتاب گذار از بحران. @mostafaschool