🔴 جامعه‌ای که در آن ضعفا نمی‌توانند حق‌شان را از اقویا بگیرند، دینی نیست!| 🔻 امثال این مستند به ما هشدار می‌دهد که در حال از دست دادن افقی هستیم که برای رسیدن به آن این همه خون دادیم 🔹در وضعیتی که در حال حاضر در آن قرار داریم، مستند «» و آثاری بسیار اندک مشابه آن، اهمیتی ویژه دارند. در شرایط اجتماعی‌ای قرار داریم که رسانه‌ها در کلیت خود، و تحلیل‌گران اجتماعی و نهادِ علوم اجتماعی به طور کل، با فاصله‌ی زیادی از جامعه و از وقوع رویدادهای اجتماعی عقب افتاده‌اند. 🔸مستند زمستان یورت به این دلیل اهمیت دارد که کوشیده مسئله‌ای را ببیند که رسانه‌ها آن را ندیده و نمی‎بینند و تحلیل‌گران علوم اجتماعی آن را تحلیل نمی‌کند. سعی کرده از موضعی اجتماعی مسئله‌ای را ببیند که گفتگو درباره آن و حل آن که به نهاد سیاست و کنشگران سیاست‌زده‌ی آن واگذار شده است. 🔹منِ مخاطب بعد از دیدن این مستند پرسش‌های زیادی دارم. دوست دارم از زندگی آن چهل و چند نفری که در این واقعه کشته شدند، بیشتر بدانم. دوست دارم بدانم آیا حق و حقوق‌شان پرداخت شد؟ دوست دارم بدانم امروز خانواده‌هاشان چطور زندگی می‌کنند؟ چندماه بعده از حادثه، بر اساس اظهارات مقامات دادگستری استان گلستان، کارفرمای معدن «صد در صد» مقصر شناخته شد؛ منِ مخاطب می‌خواهم بدانم امروز که حدود یک سال از این واقعه گذشته، این مقصر مجازات شده است؟ چگونه مجازات شده؟ چه تمهیداتی اندیشیده شده تا چنین اتفاقی تکرار نشود؟ چه تدبیری اندیشیده شده تا در معادن دیگر و در دیگر کارخانه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کارگر حق اعتراض داشته باشد؟ چه تدبیری اندیشیده شده تا نه سهل‌انگاری که زیاده‌خواهی‌های برخی، این چنین کارگران را به خاک و خون نکشد؟ و سؤال‌هایی از این دست. 🔸در یک مستند عدالت‌خواهانه اما آیا مخاطب از مستند ساز می‌‎پذیرد بی‌تفاوت باشد؟ می‌پذیرد صرفاً فاعل شناسا باشد، فاعل کنشگر نباشد و هیچ تلاش و کنشی در ادامه نداشته باشد؟ می‌پذیرد که پرسش‌های پاسخ نداده‌اش رها شود؟ حتماً پاسخ منفی است چون مسئله‌ی انسانیت در میان است. بنابراین فارغ از نکات درون متنی مستند، مهم‌ترین نقطه ضعف فرامتنی آن این است که زمستان یورت 2 و 3 و4 و بیشتر ساخته نشود. زمستان یورت یک نقطه شروع است 🔹ما با جامعه‌ای مواجهیم که در شش ماه حدود 5000 هزار کنش اعتراضی از خود بروز می‌دهد. می‌توان به وضوح حدس زد که بخش عمده‌ای از این اعتراض‌ها کارگری است. اغلب قریب به اتفاق این اعتراض‌های کارگری ناشی از به بن‌بست رسیدن فرایند تعریف شده‌ای است که در قانون برای اعتراض کارگری وجود دارد. بنابراین فهم این مسئله پیچیده نیست که سازوکار قانونی اعتراض در قانون کار دردی را درمان نمی‌‎کند و به ضد خودش تبدیل شده است 🔸این یک مسئله نظری پیچیده نیست. البته پیچیدگی‎هایی عملی دارد. یعنی لایه‌های متراکمی از غفلت، بلاهت و منفعت توانسته این سازوکار را مختل کند؛ توانسته سازوکارهای مختل دیگری را مصوب کند؛ توانسته نخبگان فکری را به نام اهدافی اسلامی و حتی گاه انقلابی، به انتزاعیاتِ انتولوژیک و کلیاتی ابوالبقاء در همه زمینه‌ها مشغول کند. توانسته کارکرد جنبش‌های اجتماعی و جریان دانشجویی را به جنگ سیاسی، جُنگ شادی و اکران فیلم محدود کند‌. ما در این شرایط، در این غفلت متراکم به هشدار نیاز داریم 🔹امثال این مستند به ما هشدار می‌دهد که در حال از دست دادن افقی هستیم که برای رسیدن به آن این همه خون دادیم. به ما هشدار می‌دهد به خاطر این پیچیدگی‌هایِ ساده، ما در حال از دست دادن «امکان جامعه قدسی» هستیم. به ما هشدار می‌دهد ما داریم جامعه‌ای به وجود می‌آوریم که در آن ضعفا نمی‌توانند حق‌شان را از اقویا بگیرند و این چنین جامعه‌ای، هرگز دینی و قدسی نیست. 🔸این تحلیلی است که پیامبر اسلام(ص) در موارد متعددی و در زمینه‌ی مسائل‌ مختلفی بیان کرده‌اند. امام علی(ع) در نهج‌البلاغه این دیدگاه مهم پیامبر اکرم(ص) را برای ما روایت می‌کند: «انی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی غیر موطن: لن تقدس‌ أمة حتی یؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متعتع». بنابراین این علم و آگاهی‌ای که ما به واسطه‌ی این هشدارهای اجتماعی، و به واسطه مسلمات دین و انسانیت به دست می‌آوریم، برای ما مسئولیت خواهد داشت. همان گونه که امام علی(ع) در نهج‌البلاغه فرمود علم مسئولیت اجتماعی می‌آورد و علما و نخبگان در برابر نابرابری‌های اجتماعی مسئول هستند: «اخذ الله علی العلماء الایقاروا علی کظه ظالم، و لاسغب مظلوم» 🎬 @Mostazafin_TV