قهرمانِ فیلم یا همان "شیرودی" فرسنگ ها با شیرودی سیمرغ فاصله دارد. اگر بگوییم آن روایت از "شیرودی" در قالب دهه 70 تعریف شده بود و ما چاره ای جز معرفی شهیدانمان در آن قالب و در آن زمان نداشتیم و اکنون که 1402 است دیگر مخاطب، "شیرودی" دهه 70 را بر نمی تابد و با آن همراه نمی شود، پس "شیرودی" 1420 چه از آب در می آید؟ کدام، "شیرودی" 1359 است؟ "شیرودی" را با نیاز مخاطب قرار است تعریف کنیم یا "شیرودی" همان گونه که بوده؟ "شیرودی" بی ادب است و عربده کش. روان پریش است. بازیگرش در صحنه هایی دِینش را به "نوید محمدزاده" ادا می کند. در نهایت اینکه "شیرودیِ" «آسمان غرب» خیلی باید بدود تا به "شیرودی" که ما میشناسیم یا باید بشناسیم نزدیک شود. فیلم احمد فیلم «احمد» به کارگردانی "امیر عباس ربیعی" داستان ساعات اولیه زلزله بم و حضور «حاج احمد کاظمی» در کسوت فرماندهی نیروی هوایی سپاه است. فیلم، از چند بعد شایسته تقدیر است. شروع فیلم با مقدمات عبادت «حاج احمد» و نوای اَسئلک الامان شروع می شود و مخاطب را به همراهِ آرامیِ "حاج احمد" به بم می برد. "حاج احمد" در فیلم، آرام است اما باطنش نه. فیلم ابایی از نشان دادن باطن، در حال غَلیان او ندارد. "حاج احمد" فیلم «احمد» عربده کش نیست. مؤدب است. هر چند خانواده اش در داستان نیستند ولی خانواده دوستی اش در فیلم اثبات می شود. اهل مشاوره گرفتن از رفیق کت و شلواری خود است. او نماد علم است. رفیق کت و شلواری آن جا می شکند که با دفترِ طرح هایش به کمک کودک بی پناه می شتابد و غرور خود را زیر پا دفن می کند. "حاج احمد" فیلم «احمد» قاطع است اما بی برنامه نیست. پایش روی زمین است و دلش رو به آسمان است. "حاج احمد" می شکند اما نه روبروی مردم. چهره مصمم خود را خرج مردم می کند و گریه هایش را در خفا ناله می کند. "حاج احمد" فیلم «احمد» منفعل نیست. او شرایط را مدیریت می کند. روان پریشِ رؤیابینِ بچگی اش نیست. نگاه او پاک است و معصوم. چشمانش مهربان است. صدایش آرامش می دهد. بدون دلیل، چهره سیاه و دوده گرفته در فیلم پیدا نمی کند. محکم است و قابل اتکا. "حاج احمد" فیلم «احمد» یک قهرمان دفاع مقدس است. فیلم، دو صحنه رؤیایی دارد. یکی آن جا که "حاج احمد" روحانی جوان را مجبور به ایراد خطابه می کند و آن منبر قراضه را وسیله هدایت مردم می کند و روحانی از دلش هر چه برآمد بیان می کند. دیگری صحنه بازی کودکانه مشاور علمی "حاج احمد" با کودک بی پناه است که نشان از بی فایده بودن طرح های روی کاغذ و یافته های علمی در برابر مردم آسیب دیده است. فیلم، دوربین خوب و چالاکی دارد. مخاطب را گیج نمی کند. بین انبوه مجروحین دنبال قهرمان نمی دود. از مجروحین، بیشتر افتخار و عزت نشان می دهد تا جماعت آسیب دیده. "حاج احمد" فیلم «احمد» دوست داشتنی است. با تمام سکوت ها، اشک ها، لبخندها و استیصالش. صحنه ابتدای روبروشدن "حاج احمد" با مردم بم هم در فیلم، تماشایی است.